سيّدبن‌طاووس و حوزه‌هاي گوناگون ‌روايي - صفحه 111

شناخت آیه‌های مکّی و مدنی و شمار آیه‌های قرآن و گونه‌های خواندن آن، به قاریان هفت‌گانه و ده‌گانه و مجاهد و قتاده و ضحّاک و مانند آن‌ها بسنده می‌کنند، در حالی که شایسته بود این‌گونه امور را با سند از مهاجران نخستین و پیش‌گامان از انصار و بدریان و کسانی که از آغاز اسلام و پس از آن [در صحنه‌ها] حاضر بودند و به راز و رمز اسلام آشنا بودند، گزارش کنند؛ تازه آن زمان که یکی از خاندان نبوی و دودمان محمدی را نیز یاد می‌کنند، در بسیاری از آن‌چه می‌آورند، به جوان بزرگواری که در هنگام درگذشت رسول‌اکرم صلی الله علیه وآله ده سال _ و بنا به سخن برخی از آنان سیزده سال _ داشت، اکتفا می‌کنند. پس پیران خاندان عبدالمطلب و بزرگان آنان و بزرگان بنی‌هاشم و قریش، که همه ایام رسالت را درک کردند و در زمان فرودآمدن قرآن زنده بودند و آن را از زبان رسول‌اکرم صلی الله علیه وآله شنیدند، کجا رفتند؟!
وی در دنباله سخن این پرسش را فراز می‌آورد که: با آن‌که رسول‌خدا صلی الله علیه وآله ، اهل‌بیت خود علیهم السلام را ثقل قرآن دانسته بود، چه چیز باعث شد که مفسّران، همه تفسیر قرآن را از کسی که خود گواهی می‌دادند که او آگاه‌ترین مردم به قرآن بود، روایت نکنند و دست به دامان قتاده و مجاهد و عطا و چون آنان گردند؟!1
با توجه به این سخن سید و نیز آن‌چه پیش از آن آوردیم، از نگاه سید:
_ در شناخت مکی و مدنی، قرائت‌های قرآن و دیگر دانش‌های مرتبط با آن باید به سخن آنان که از آغاز اسلام در کنار رسول‌اکرم صلی الله علیه وآله بوده‌اند و واژگان و معانی قرآن را از آن بزرگوار دریافت کرده‌اند، مراجعه کرد و نه تابعان یا کسانی که ده‌ها سال پس از روزگار رسول‌اکرم صلی الله علیه وآله می‌زیسته‌اند.2
_ دیدگاه‌های تفسیری کسانی چون: مجاهد، قتاده، ضحّاک و عطا3 به خودی خود ارزش و شایستگی اعتبار و اعتماد را ندارند، مگر آن‌که با دلیلی قطعی همراه شوند.

1.. سعدالسعود، ص۵۵۴ – ۵۵۵ و ۵۶۰ –۵۶۱.

2.. البته روشن است که این سخن سید، همۀ مهاجران نخستین را _ حتی کسانی که بعد از پیامبر بر روش آن حضرت استوار نماندند و به کژراهه رفتند _ دربر نمی‌گیرد.

3.. این چند تن، از مفسران بزرگ اهل سنت‌اند و بیشتر روایت‌های تفسیری سنّیان به این چند تن بازمی‌گردد. مجاهد بن جبر در سال ۱۰۰ هجری قمری یا اندکی پس از آن، قتادة بن دعامة در ۱۱۷ هجری قمری، ضحّاک ‌بن مزاحم در ۱۰۵ هجری قمری و عطاءبن أبی‌رباح در ۱۱۴ هجری قمری یا کمی پس از آن درگذشته‌اند. برای آشنایی با شخصیت علمی، استادان و شاگردان هر یک و دیدگاه دانش‌وران سنّی دربارۀ آنان به ترتیب ر.ک: به تهذیب الکمال، ج۲۵، ص۲۲۸ – ۲۳۴، ج۲۳، ص۵۱۷ – ۴۹۸، ج۱۳، ص ۲۹۱ – ۲۹۷ و ج۲۰، ص۶۹ – ۸۵.

صفحه از 127