سيّدبن‌طاووس و حوزه‌هاي گوناگون ‌روايي - صفحه 112

_ در گستره روایت‌های تفسیری، آن‌چه از اهل‌بیت علیهم السلام رسیده است، شایسته اعتماد است.
اما با این همه، باز هم ابعاد دیدگاه سید درباره خود روایت‌های اهل‌بیت علیهم السلام نیز روشن نیست و نمی‌دانیم وی به صورت مشخص، چه ویژگی‌هایی را برای روایت‌های تفسیری، شایسته اعتماد لازم می‌دانسته است.

3) اتفاق امت

سید در یک جا از این نکته سخن گفته است که اگر در تفسیر آیه‌ای، همه مفسران را سخن یک‌سان بود، آن معنا و دیدگاه، شایسته پذیرش است.۱ در جایی دیگر نیز از اجماع مفسران بر متشابه‌بودن برخی آیات قرآن سخن می‌گوید و آن را مستند سخنی از خود می‌داند.۲ به نظر می‌آید، گرچه سید در مورد نخست از واژه «امت» استفاده کرده است، ولی چنان می‌نماید که خواست وی اجماع همه مفسران است.

4) عقل

سید گاه به هنگام برداشت از آیات، از «عقل» سود می‌جوید؛ برای نمونه، برای اثبات ناروایی دیدگاه آنان که برآن‌اند رسول‌اکرم صلی الله علیه وآله بخشی از تأویل قرآن را نمی‌دانسته است، می‌گوید: «چگونه عقل می‌پذیرد پیامبری که قرآن حجّتِ، او و فرودآمده برای اوست، از بخشی از آن آگاهی نداشته باشد؟!»۳ در جایی دیگر نیز تنها به حجت بودن عقل اشاره‌ای گذرا دارد و توضیحی نمی‌افزاید.۴ به نظر نمی‌آید خواست سید از مفهوم عقل، چیزی جز استدلالی که معمولاً آدمی آن را می‌پذیرد یا نکته‌ای که احتمال نادرستی آن بسیار اندک است، باشد. به هر روی، عقل و اجماع امت یا مفسران، حتی اگر از نگاه سید مستند تفسیر به شمار می‌آمده است، باری کاربرد آن از سوی سید با همین دو عنوان مشخص، در آن‌چه از میراث تفسیری سید در دست ماست، اندک است؛ گو این‌که سید بدون نام‌بردن از عقل، معمولاً در تفسیر بیشتر آیات، از نوعی استدلال عقلی _ نقلی برای اثبات درستی یا محتمل‌بودن برداشت خود

1.. سعدالسعود، ص۴۰۴.

2.. همان، ص۵۵۱.

3.. همان، ۴۳۳ با اندکی تصرف.

4.. همان، ص۵۵۱.

صفحه از 127