ساختار علوم حديث با نگاهي جديد - صفحه 76

بازمی‌گردد؛ در حالی که هم‌اکنون تعداد زیادی از تألیفات اهل‌سنت در این زمینه وجود دارد که در قرن دوم هجری به رشته تحریر درآمده است.

3. فهرست‌ها: فهرست‌ها، مؤلفان، جایگاه علمی آنان و مسائل مربوط به روایت آن‌ها را بررسی می‌کنند؛ مسائلی از قبیل: وثاقت و عدم وثاقت مؤلفان، کتاب‌هایی که تألیف کرده‌اند، نسخه‌ها و اختلاف‌های آن‌ها، و دیگر اموری از این دست که از سویی، جایگاه و ارزش علمی این کتاب‌ها را به ما می‌شناساند و از این ره‌گذر صحت اعتماد به این کتاب‌ها را معلوم می‌کند و از سوی دیگر، جایگاه مؤلفان این کتاب‌ها را در نزد محدثان برای ما آشکار می‌سازد. از مهم‌ترین فهرست‌هایی که در محافل علمی مورد اعتماد و مراجعه است، می‌توان به فهرست اسماءمصنفی‌الشیعة که امروزه به رجال نجاشی شهرت دارد و نیز الفهرست شیخ طوسی، اشاره کرد؛ اگر چه در این زمینه کتاب‌های دیگری نیز تألیف شده است.
شایان ذکر است، مبحث دیگری نیز وجود دارد که گاه در زمره فروع فهرست‌ها قرار می‌گیرد و گاه به استقلال از آن یاد می‌شود؛ «منبع‌شناسی» است که ارزش منابع حدیثی را بررسی می‌کند. در منبع‌شناسی هر کتاب حدیثی به تنهایی بررسی می‌شود تا نقاط ضعف و قوت آن شناخته شود و معلوم گردد که تا چه اندازه می‌توان به احادیث روایت‌شده در آن اعتماد کرد؛ البته در این راستا مسائلی هم‌چون: جایگاه علمی مؤلف، مقبولیت کتاب در بین محدثان و اعتماد آنان به کتاب، شهرت‌داشتن و شاذبودن روایات آن و هر آن‌چه به وثوق کتاب و روایات آن مربوط است مورد توجه قرار می‌گیرد.
4. وضع و نقد: یکی دیگر از محورهای علوم حدیث، نقد و بررسی حدیث به منظور بازشناسی حدیث مقبول از مردود _ از حیث صدور و حجیت _ است. در این بخش از علوم حدیث، حدیث با مبانی و معیارهای متعددی، از جمله: موافقت یا عدم مخالفت با قرآن، موافقت با مبانی فقهی و اعتقادی، انسجام با وقایع تاریخی، انسجام درونی متن، شاذنبودن حدیث نزد محدثان، عمل فقها به آن و معیارهایی از این قبیل، سنجیده می‌شود و بدین‌وسیله از حیث صدور و حجیت، ارزش‌گذاری می‌گردد.
به دیگر سخن، هدف اصلی از نقد حدیث، غربال احادیث است؛ تا بتوان آن دسته از احادیثی که امکان انتساب آن‌ها به معصوم وجود دارد را شناخت. این غربال‌گری و

صفحه از 90