دایره الفاظ است؛ به عبارت دیگر، در این روایات تنها قرائن لفظیه نقل شده و دیگر قرائن مسکوت باقی مانده است. بنابراین اگر حدیث، قرائن دیگری غیر از قرائن لفظیه _ اعم از قرائن حالیه، مقامیه و ارتکازات عرفی _ داشته باشد، علم «اسباب ورود حدیث» به بیان آن قرائن میپردازد۱ تا مقصود و مراد حدیث به دقت معلوم شود.
8. تاریخالحدیث: اگر احادیثی را که امروزه به دست ما رسیده است به دقت بررسی کنیم، درمییابیم که شرایط گوناگون از جهاتی بر این احادیث تأثیرگذار بودهاند؛ برای مثال، روایات امامباقر و امامصادق علیهما السلام ویژگیهایی دارند که با خصوصیات روایات امیرالمؤمنین علی علیه السلام متفاوت است، همانطور که روایات امیرالمؤمنین علیه السلام با روایات امامهادی و امامعسکری علیهما السلام تفاوت دارد. این تفاوت اختلافی است که با در نظرگرفتن شرایط تاریخی در میان خود روایات وجود دارد.
نوع دیگر تأثیر شرایط تاریخی در روایات، از جهت اهتمام محدثان و تعامل آنان با احادیث در بازههای زمانی مختلف است. محدثان همواره در طول تاریخ به تدوین و جمعآوری احادیث همت گماشتهاند، اما گاهی به یک جانب خاص از روایات، اهتمام ویژهای از خود نشان دادهاند؛ برای مثال، توجه برخی محدثان در بازهای خاص به جنبههای بلاغی روایات معطوف بوده است و برخی دیگر و در بازهای دیگر به روایات فضایل اهتمام ورزیدهاند؛ بنابراین تبیین این جوانب و بررسی این ویژگیها میتواند نقش مؤثری در ارتباط ما با احادیث و اعتماد به آنها ایفا کند، چنانکه در فهم روایات نیز تأثیرگذار خواهد بود. این مهم، همان چیزی است که علم تاریخالحدیث به عهده گرفته است.
9. درایةالحدیث: بیشک همه احادیث از لحاظ سندی به یک اندازه معتبر نیستند؛ در سند برخی از احادیث همه راویان ثقه هستند و در سلسله سند برخی دیگر از روایات، راویان غیرثقه نیز وجود دارند. همانطور که سند برخی از روایات به معصوم متصل است و برخی دیگر این گونه نیستند؛ مثلاً برخی طبقات و حلقات سند روایت
1.. برای مثال، مدلول جمله: «سیدصدر فرمود»، با توجه به زمینه صدور این حدیث و قرائن آن تغییر میکند؛ اگر گوینده این جمله در عراق و از پیروان یا شاگردان سیدمحمدباقر صدر رحمة الله علیه باشد، این امر دلالت بر این دارد که مقصود وی، سیدمحمدباقر صدر است؛ اما اگر این فرد از پیروان و مریدان سیدمحمد صدر رحمة الله علیه باشد، جمله وی به سیدمحمد صدر انصراف پیدا میکند؛ و نیز اگر گوینده در لبنان باشد، سخن او به امامموسی صدر منصرف میشود؛ بنابراین در اینجا اختلاف معنا، ریشه در اختلاف قرائن و زمینۀ صدور کلام دارد.