کتاب را میتوان نسخهای معتبر از منابع مورد استفادهشان دانست؛ بنابراین، چنین ارجاعی را میتوان مفید و بجا دانست.
نمونه سوم: محمّد بن یعقوب، عن علی بن محمّد، عن إبراهیم بن إسحاق، عن محمّد بن سلیمان، عن عبدالله بن سنان قال: قال أبوعبدالله علیه السلام : «إنّ صدقة الخفّ و الظلف تدفع إلی المتجملین من المسلمین...» و رواه الشیخ بإسناده عن محمّد بن یعقوب. و رواه الصدوق فی العلل عن محمّد بن موسی بن المتوکل، عن محمّد بن یحیی، عن محمّد بن أحمد، عن إبراهیم بن إسحاق. و رواه البرقی فی المحاسن عن أبیه، عن ابنالدیلمی، عن عبدالله بن سنان نحوه.1
همانگونه که ملاحظه میشود، شیخحرعاملی ابتدا این حدیث را به کتاب شیخ طوسی (التهذیب) به عنوان منبع واسطه ارجاع داده است و بعد در اولین تخریج حدیث، سند شیخ صدوق را در کتاب العلل از ابتدا تا موضع مشترک با سند کلینی ذکر فرموده است، تا بدانیم که علاوه بر «علیبنمحمّد»، «محمّدبناحمد» نیز این حدیث را از «ابراهیم بن اسحاق» نقل کرده است؛ سپس در ادامه تخریج، سند برقی را در کتاب المحاسن به طور کامل نقل کردهاند،2 نه فقط تا موضع مشترک؛3 به دلیل آنکه اولاٌ، در آن به جای «محمد بن سلیمان» نام «ابنالدیلمی» آمده است که ممکن است شخصی توهّم کند وی فردی غیر از «محمّدبنسلیمان» است و ثانیاً، در آخر سند قصد نگاشتن عبارت «نحوه» را داشتهاند و واضح است که اگر عبارت مذکور را بعد از رسیدن به راوی مشترک بنویسند، احیاناً تصور میشود که راوی دیگری بعد از وی وجود ندارد.
اکنون به تخریج همین حدیث در تحقیق اخیر الکافی که در پاورقی نگاشته شده استتوجّه بفرمایید:
التهذیب، ج4، ص101، ح286، معلقاً عن الکلینی. عللالشرائع، ص371، ح1، بسنده عن إبراهیم بن إسحاق، عن محمّد بن سلیمان الدیلمی، عن عبدالله بن سنان. المحاسن، ص304، کتاب العلل، ح13، عن أبیه، عن ابنالدیلمی، عن عبدالله بن سنان، و فی الأخیرین مع اختلاف یسیر. الوافی، ج10، ص205، ح9443؛ الوسائل، ج9،
1.. وسائلالشیعه، ج۶، ص۱۸۲، ح۱۱۹۸۶.
2.. که از آن، به اشتراک پدر برقی (محمّدبنخالد) با ابراهیم بن اسحاق، در نقل این حدیث از محمّدبنسلیمان الدیلمی، پی میبریم.
3.. یعنی «ابنالدیلمی» که همان «محمّدبنسلیمان» است.