تعریف دکتر طحّان، تعریف درستی به نظر میرسد و بین شیعه و سنی در تخریج حدیث به معنای مذکور، تفاوت چندانی وجود ندارد.
برای تفهیم بهتر معنای تخریج حدیث، ابتدا نمونههایی از تخریج حدیث توسط شیخحرّعاملی را از کتاب وسائلالشیعه نقل و با تخریج حدیث در تحقیق اخیر الکافی مقایسه میکنیم. سپس نمونهای از تخریج حدیث را از کتاب بصائرالدرجات با تحقیق «السید محمد السید حسین المعلم» نقل و با تخریج حدیث در تحقیق اخیر الکافی مقایسه مینماییم. در پایان نیز صورت اصلاحشده آن را به رشته تحریر درخواهیم آورد.
پیش از ذکر نمونهها، توجه خوانندگان محترم را به این نکته جلب مینمایم که ارجاعدادن به کتابهای واسطه (کتابهایی که احادیث را از طریق مصادر اولیه نقل میکند و خود سند مستقلی برای نقل آنها ندارند)، اگرچه خارج از محدوده تخریج حدیث است و در ابتدای امر بیهوده به نظر میرسد،۱ لیکن در صورتی که مؤلّف کتابِ واسطه از قدما باشد و یا از متأخرینی که صاحب نسخههایی معتبر از مصادر بودهاند، در این صورت به دلایل متعددی بهتر است به کتاب واسطه نیز ارجاع داده شود؛ از جمله آن دلایل اینکه، در صورت اخیر کتاب واسطه نسخهای مناسب از مصادر محسوب خواهد شد. به همین دلیل، در تحقیق اخیر الکافی _ چنانکه به هنگام ذکر نمونهها خواهید دید _ این مطلب رعایت شده است و خواهید دید که شیخ حرّعاملی نیز هرگاه حدیثی را که از کتاب الکافی نقل میکند، در صورتی که در التهذیبین نیز به نقل از الکافی آمده باشد، در ذیل حدیث میگوید: «و رواه الشیخ بإسناده عن محمد بن یعقوب».
نمونههایی از تخریج حدیث در وسائل الشیعه
در ذیل به نمونههایی از تخریج حدیث توسط شیخحرّعاملی که در ذیل هر حدیث ذکر کرده است و نیز مقایسه آنها با تخریج حدیث در تحقیق اخیر الکافی توجه بفرمایید:
نمونه اول: محمّد بن یعقوب، عن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبیعبدالله، عن أبیه،
1.. زیرا تصوّر میشود که با وجود ارجاع حدیث به مصادری، مانند بصائرالدرجات و الکافی دیگر چه نیاز هست که بگوییم آن حدیث در وسائلالشیعه نیز به نقل از الکافی آمده است.