تخريج حديث و قواعد آن - صفحه 68

ص263، ح11983.1
همان‌گونه که ملاحظه می‌شود در عبارت مذکور همانند وسائل‌الشیعه ابتدا به یک کتاب واسطه، یعنی التهذیب که این حدیث را از الکافی اخذ و نقل کرده است، ارجاع داده شده است. سپس در عبارتی که برای تخریج حدیث نگاشته‌اند، ابتدای سند شیخ‌صدوق را در کتاب العلل تا موضع مشترک با سند ‌کلینی به جهت اختصار حذف و به جای آن از عبارت «بسنده» استفاده نموده‌اند. واضح است که با عبارت مذکور، فایده پیش‌گفته تحصیل نمی‌شود و خواننده نیز از مراجعه به کتاب العلل بی‌نیاز نخواهد شد. در واقع، عبارت نگاشته‌شده، فرق چندانی با مجرد ذکر آدرس کتاب العلل ندارد.
سپس در ادامه تخریج، سند برقی را در کتاب المحاسن، برخلاف رویه معمولشان به دلیل تغایری که در ظاهر بین دو عنوان «ابن‌الدیلمی» و «محمدبن‌سلیمان» وجود دارد، به طور کامل ذکر کرده و ابتدای آن را تا موضع مشترک حذف نکرده‌اند. در انتها نیز طبق شیوه معمول در این تحقیق، به دو واسطه متأخر، یعنی الوافی و الوسائل ارجاع داده شده است.

نمونه‌ای از تخریج حدیث توسط محقق کتاب بصائرالدرجات

نمونه‌ای که در ذیل نقل می‌گردد، از کتاب بصائر الدرجات با تحقیق «السید محمد السید حسین معلم» انتخاب شده است که پس از اشاره به ایرادهای جزئی آن، برای درک بهتر با تخریج همین حدیث در تحقیق اخیر الکافی مقایسه می‌گردد. مانند نمونه‌های گذشته، ابتدا اصل حدیث به اختصار نقل می‌گردد:
]محمد بن الحسن الصفّار قال:[ حدّثنا محمّد بن الحسین، عن محمّد بن إسماعیل، عن أبی إسماعیل السّراج، عن بشر بن جعفر، عن المفضّل الجعفی، عن أبی‌عبدالله علیه السلام ، قال: سمعته یقول: «أتدری ما کان قمیص یوسف؟» قال: قلت: لا. قال: «إنّ إبراهیم لمّا اُوقد له النار أتاه جبرئیل بثوب من ثیاب الجنة...» قلت: جعلت فداک فإلی من صار ذلک القمیص؟ فقال: «إلی أهله» ثم قال: «کلّ نبی ورث علماً أو غیره فقد انتهی إلی محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله ‌و أهل‌بیته».۲

1.. الکافی، ج۷، ص۱۵۳، پاورقی، ش۶.

2.. بصائرالدرجات، ج۱، ص۳۷۸ _ ۳۷۹، ح۷۱۵.

صفحه از 72