بصائرالدرجات، ص۱۸۹، ح۵۸، عن محمّد بن الحسین؛ کمالالدین، ص۶۷۴، ح۲۹ بسنده عن محمّد بن یحیی؛ و ص۱۴۲، ح۱۰، بسنده عن محمّد بن یحیی، عن الحسین بن الحسن بن أبان، عن محمّد بن اُورمة عن محمّد بن إسمــاعیل. تفسیرالقمی، ج۱، ص۳۵۴، بسنده عن إسمــاعیل السّراج، عن یونس بن یعقوب، عن المفضّل الجعفی؛ عللالشرایع، ص۵۳، ح۲، بسنده عن محمّد بن إسماعیل السّراج، عن بشر بن جعفر، عن مفضّل الجعفی. تفسیر العیّاشی، ج۲، ص۱۹۳، ح۱۷، عن المفضّل الجعفی؛ و فیه، ج۲، ص۱۹۴، ح۷۳، عن محمّد بن إسمــاعیل بن بزیع رفعه بإسنادله، مع اختلاف. الوافی، ج۳، ص۵۶۶، ح۱۱۲۱.۱
حذف ابتدای اَسناد تا موضع مشترک، ایرادی است که در دو نمونهای که قبلاً نقل کردهایم نیز وجود داشته است؛ اما در تخریج مذکور علاوه بر این، به تفسیر العیّاشی نیز ارجاع داده شده است که به دلیل سقط اسانید این کتاب، ارجاعدادن به آن خارج از محدوده تخریج است و به دلیل آن که این کتاب جزو کتابهای واسطه۲ نیز نمیباشد، نمیتوان در مورد احادیث مشترک آن با بصائرالدرجات، به آن به عنوان یک نسخه توجه نمود، مگر آنکه برای این کتاب و نیز خود کتاب بصائرالدرجات منبع مشترکی لحاظ شود؛ مثل آنکه مؤلف هر دو کتاب مزبور این حدیث را از کتاب «محمّدبنإسماعیلبنبزیع» که نامش در سند این حدیث آمده است، اخذ کرده باشند.
خلاصه مطلب آنکه اگر کاغذ، فراوان و گستردگی پاورقیها، امری نامرغوب تلقی نمیشود، ارجاع به کتاب تفسیر العیّاشی میتواند مطلوب واقع شود، وگرنه چنین ارجاعی چندان مطلوب نیست.
در پایان برای تمرین بیشتر برخی از خوانندگان، بجاست که صورت اصلاحشده تخریج حدیث مذکور را با این فرض که اصل حدیث از کتاب بصائرالدرجات نقل شده است، اینگونه به رشته تحریر درآوریم:
رواه القمی فی تفسیره، ج1، ص354 _ 355 عن أبیه، عن علی بن مهزیار، عن إسماعیل السّراج، عن یونس بن یعقوب، عن المفضل الجعفی مثله. و رواه الکلینی فی
1.. الکافی، ج۱، ص۵۷۷، پاورقی، ش۵.
2.. کتابهای واسطه _ چنانکه در ابتدای مقاله گفته شد _ به کتابهایی گفته میشود که احادیث را از طریق مصادر متقدم نقل میکنند، مانند: وسائلالشیعه، بحارالانوار و الوافی.