تاريخ : پنج شنبه 1392/7/4 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 28205
نهایت تلاش انسان در عرصه دین، دست یافتن به توحید حقیقی است

نهایت تلاش انسان در عرصه دین، دست یافتن به توحید حقیقی است

حضرت آیت الله محمدی ری شهری سخنان خود را در هفتاد و ششمین مراسم تواصی به حق دارالحدیث، با ذکر یک حدیث از امام جعفر صادق علیه السلام شروع کردند: «القَلْبُ حَرَمُ اللهِ فَلا تُسْكِنْ حَرَمِ الله غيَرَ الله»

پایگاه حدیث نت - متن کامل سخنرانی ریاست محترم مؤسسه علمی ـ فرهنگی دارالحدیث در جمع، پژوهشگران پژوهشگاه قرآن و حدیث، دست اندرکاران و دانشجویان دانشگاه قرآن و حدیث و کارکنان مؤسسه:
«القَلْبُ حَرَمُ اللهِ فَلا تُسْكِنْ حَرَمِ الله غيَرَ الله» این روایت نورانی که از امام صادق علیه السلام نقل شده، برای همه ما روایت قابل تأملی است. اصولا همه برنامه هایی که در اسلام برای تکامل انسان مطرح شده وهمه تشکیلاتی که برای معرفی اسلام ، قرآن و اهل بیت مطرح است، مقدمه ای است تا ما به جایگاهی که در روایت مطرح شده دست پیدا کنیم.
همه تلاش ها و کوشش های تحصیلی، تحقیقی ، آموزشی و پژوهشی در زمینه مسائل دینی برای این منظور است که انسان به این نقطه برسد که قلبش حرم خدا بشود، دلش جایگاه حضرت حق بشود با خدا ارتباط نزدیک و نزدیکتر پیدا کند و به عبارت دیگر به توحید حقیقی برسد و از انواع شرک ها پاک شود.
در این روایت نورانی چند نکته قابل تأمل است، نکته اول این است که این امکان برای هر صاحب دلی وجود دارد که دلش را تجلی گاه انوار جلال و جمال حضرت حق قرار دهد، هرکس می تواند دلش را عرش رحمان کند «قلب المومن عرش الرحمان».
انسان باید چه اندازه زیانکار باشد که یک عمری با قرآن و حدیث ارتباط داشته باشد، و به این مقصد حتی نزدیک نشده باشد، در کارهای روزمره توجه به این معنا نباشد که این دل باید جای خدا باشد.
نکته دوم این است که ظرفیت دل انسان نامحدود است. اگر دل بخواهد حرم خدا باشد، خدا نامحدود است، بنابرین جایی هم که باید جایگاه خداوند باشد باید نامحدود باشد که در آن حدیث قدسی آمده «لا يَسَعُني اَرْضِي وَلا سَمائي و لَكِنْ يَسَعُني قَلْبُ عَبْدِي المُؤمِن».
یعنی: «من در آسمان ها و زمین ها جا نمی گیرم ولی در دل مومن جا می گیرم»، خوشا به حال کسی که دلش جایگاه خدا باشد.
نکته سوم این است که هر دلی نمی تواند حرم خدا باشد، دلی می تواند تجلی گاه انوارجلال و جمال خدا باشد که غیر خدا در آن جایی نداشته باشد، غیر خدا در او ساکن نباشد، مرحوم کلینی در مقام قلب سلیم، در روایتی از امام صادق علیه السلام می فرماید: «الْقَلْبُ السَّلِیمُ الَّذِی یَلْقَى رَبَّهُ وَ لَیْسَ فِیهِ أَحَدٌ سِوَاهُ».
قلب سلیم آن قلبی است که جز خدا در آن چیز دیگری نباشد، جز خدا در آن ساکن نباشد. خواسته های انسان در دلش منعکس می شود، دلبسته به هرچه باشی آنجا منعکس می شود آن وقت دیگر دل سالم نمی شود، تلاش کنیم دلبستگی ها کم شود، و دل حرم خدا باشد.
مرحوم ملا احمد نراغی در مثنوى طاقديس می گوید:
خلوت دل كان همايون خلوتى است ...خلوت سلطان صاحب حشمتى است
هر گدايى را در آن جا ره مده ... خار وخس در مسند سلطان منه
مرحوم فیض کاشانی در دیوان خود چنین آورده است:
سحر ز هاتف غيبم رسيد هيهائي ... فتاد در سر من شورشي و غوغائي
شدم ز شهر برون تا بکام دل نالم ... که شور را نبود چاره غير صحرائي
به دلنواز خودم در مقام راز و نياز ... سخن کشيد بجائي ز شور سودائي
که از شنيدن و گفتن ز خويشتن رفتم ... بخويش باز رسيدم ز ذوق آوائي
چه گفت؟ گفت تو را چون مني يکي باشد ... مراست چون تو بسي عندليب شيدائي
کجا روي ز در من کجا تواني رفت ... بغير درگه ما هست در جهان جائي؟
بيا بيا بطلب هر چه خواهي از در ما ... که هست اينجا هر مطلب مهيائي
سجود کردم و گفتم مرا ز تو چيزيست ... که يافت مي نشود نزد چون تو مولائي
مراست لذت زاري بدرگه چه توئي ... تو را کجا است چنين نعمتي و آقائي
گرم بخويش بخواني ز ذوق جان بدهم ... ورم ز پيش برائي خوشم بپروائي
خوشا دلي که در آن جاي چون توئي باشد ... خوشا سري که در آن هست از تو سودائي
کجا روم ز در تو کجا توانم رفت ... کجاست در دو جهان غير درگهت جائي
دلم خوش است که در وي گرفته منزل ...کراست همچو تو يار لطيف زيبائي
سر من و در تو تا نفس بود در تن ... که (فيض) را نبود غير تو تمنائي

خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :