3. محمد بن اورمه
داستان اتهام غالی بودن او و تصمیم قمیها برای سوء قصد به جانش در منابع نخسین آمده است. جدای از نکات مهمی که در پیوند با مسأله غلو و قاعدهمند بودن مواجهه با غالیان وجود دارد، گزارش شیخ در فهرست نشان میدهد اندک تراث آمیخته با غلو او در تفسیر باطن _ که به باور ابن غضایری، دیگران به نام او جعل کردهاند _ نیز توسط خود قمیها پالایش شده و سپس به بغداد انتقال یافته است. صحیح خواندن همه کتب او به جز تفسیر باطن از جانب نجاشی و پاکیزه دانستن احادیث وی در کلام ابن غضایری و نیافتن هیچ ایرادی که اضطراب شخصیت او را نتیجه دهد، نشانههای این دفاع به شمار میرود.۱ عبارت نجاشی در حق او که کتابهایش را صحیح میخواند حاوی نکته مهمی است. وصف صحت نسبت به روایات احمد بن ادریس و یونس بن عبدالرحمن وارد شده است.۲ نیز در مورد کتب حسین بن عبیدالله سعدی و کتاب «یوم و لیلة» یونس این نسبت آمده است.۳ دو عبارت «صحیحة یعتمد علیها» و «صحیح ینبغی ان یعمل» پیوند محکم میان واژه صحت و ملازمت آن با پذیرش و عمل بر طبق مفاد آن را نشان میدهد. پس وصف صحت همراهی پذیرش و عمل را در خود نهفته دارد که نشان پذیرش کتب محمد بن اورمه است.
4. حسین بن عبیدالله سعدی
نسبت سعدی بنا به تصریح سمعانی مربوط به نُه قبیله است که اصالتاً از قریش و بصره و کوفه هستند. مهاجرت گروهها و بزرگانی از این قبایل به نیشابور و مرو و اندلس نیز ثبت شده است.۴ در میان راویان شیعی این نسبت گاه با نسبت کوفی نیز همراه شده است. شیخ در رجال و کشی نسبت قمی به وی میدهند.۵ او از جمله راویانی است که با وجود آن که خود قمیها نیز در دوره استقامت وی احادیث وی را سماع کردهاند۶ و در دوره اخراج متهمان به غلو، با همین اتهام از قم اخراج شده است، اما در هر حال، به باور نجاشی کتابهایی که احادیث آن صحیح خوانده شده از خود به
1.. رجال النجاشی، ص۳۲۹، ش ۸۹۱؛ رجال الطوسی، ص۴۰۷، ش۶۲۱؛ رجال ابن الغضائری، ج۱، ص۹۳ - ۹۴.
2.. رجال الطوسی، ص۶۴، ش ۸۱ و ص۵۱۳، ش ۸۱۳.
3.. اختیار معرفة الرجال، ص۵۳۷ _ ۵۳۷، ش ۱۰۲۳.
4.. الانساب، ج۳، ص۲۵۵ _ ۲۵۷.
5.. رجال الطوسی، ص۳۸۶، ش ۵۶۸۲؛ اختیار معرفة الرجال، ص۵۱۲، ش ۹۹۰.
6.. ر.ک: رجال النجاشی، ص۶۱، ش ۱۴۱.