جا گذاشته است.۱
5. قاسم بن حسن بن علی بن يقطين
وی از جمله کسانی است که در قم سکنا گزیده و اصالت بغدادی دارد. گر چه نظر نجاشی نیز نسبت به او مثبت نیست و تضعیف ابن ولید در حق او را پذیرفته، و کشی نیز به دو گزارش از نامه احمد اشعری و رد احادیث تأویلی او پرداخته است؛ ولی ابن غضایری با وجود آن که احادیثش را «نعرفه و ننکره» میخواند و اتهام قمیها مبنی بر غلو او را نقل میکند، اما در نهایت و به عنوان قضاوت پایانی در باره او میگوید: «و الاغلب علیه الخیر» که علامه این جمله را نشان از توثیق او از جانب ابن غضایری میشمرد.۲
6. علی بن محمد قاسانی
احمد بن محمد عیسی به جهت عقاید باطلی که از او شنیده، وی را تضعیف میکند، اما نجاشی او را راوی پر حدیث و فقیهی فاضل میخواند و بر این باور است در کتابهای او شاهدی از این تضعیف یافت نمیشود.۳ این در حالی است که علامه به ضعیف خواندن او اکتفا کرده است.۴ شیخ نیز او را گاهی ضعیف و در جای دیگری ثقه میخواند.۵ این تفاوت که برآمده از اختلاف در مصادر شیخ است، ابن داود و علامه را بر آن داشته که بر نسبت اضطراب دیدگاه به وی اصرار ورزند.۶
ب. تثبیت شخصیت راوی
در مواردی راویپژوهان بغدادی به دفاع و اعاده حیثیت برخی راویان در مقابل تضعیفات قمیها پرداختهاند. این دفاع همراه با تصریح بر برجسته بودن شخصیت راویان است. این تقابل آرا به معنای دوگانگی معیارهای سنجش راویان نیست، بلکه نقد محتوایی اساس هر دو معیار به شمار میرود و تنها گستره و ضیق مفاهیم نزد دو مدرسه باعث پیدایش برخی اختلافات شده است تا جایی که در مواردی تصریح بر تأثیرپذیری
1.. همان، ص۴۲، ش۸۶؛ اختیار معرفة الرجال، ص۵۱۲، ش ۹۹۰.
2.. رجال النجاشی، ص۳۱۶، ش ۸۶۵؛ اختیار معرفة الرجال، ص۵۱۷، ش ۹۹۴ و ۹۹۵؛ رجال ابن الغضائری، ج۱، ص۸۷، ش ۱۱۵؛ حلی، ص۲۴۸.
3.. رجال النجاشی، ص۲۵۵، ش ۶۶۹.
4.. خلاصة الاقوال، ص۲۳۲.
5.. رجال الطوسی، ص۳۸۸، ش ۵۷۱۳ و ۵۷۱۴.
6.. رجال ابن داود، ص۲۴۵، ش ۱۰۳۷؛ خلاصة الاقوال، ص۲۳۲.