گسترده بغدادیها از مشایخ قمی به میان آمده است. این شیوه در ارزیابی شخصیت راویان به دو صورت انعکاس مییابد: یکی، تصریح بر وثاقت و تقابل با تضعیف قمیها، و دیگری، تردید و رد جهت خاص تضعیف. شکل اول در مورد یونس بن عبدالرحمن به چشم میخورد. تصریح شیخ در کتاب رجال خود بر تضعیف و خردهگیری مشایخ قمی و در عین حال «ثقه» خواندن اوست. به نظر میرسد این تضعیف نیز همچنان که خواهد آمد، از جمله تضعیفات جهتی باشد که به زاویهای از ابعاد شخصیت راوی اشاره دارد. ارجاع عبدالعزیز بن مهتدی به عنوان یکی از سرشناسان قم به وی و داود بن قاسم جعفری از اعاظم بغداد و نیز حضور گسترده مشایخ مشهور قم، مانند حمیری، ابن بابویه، ابن ولید، صفار، محمد بن علی ماجیلویه و سعد بن عبدالله و علی بن ابراهیم و پدرش در مجموع پنج طریق نجاشی و شیخ به کتب او نمیتواند با تضعیف مطلق او سازگاری داشته باشد.۱
این در حالی است که شکل دوم در باره راویان زیادی دیده میشود که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1) محمد بن عیسی بن عبید
او از ثقات بغدادی است و در یکی از چهار طریق شیخ به کتابها و روایات یونس بن عبدالرحمن قرار دارد. ابن ولید متفردات محمد بن عیسی بن عبید از یونس را استثنا میکند و غیر قابل اعتماد میخواند. با وجود آن که مدرسه بغداد تأثیر پذیری شدیدی از استثناءات ابن ولید دارند و ابن نوح سیرافی با همه آنها موافق است، تنها در مورد محمد بن عیسی بن عبید مقاومت میکنند. نجاشی مخالفت اصحاب امامیه با این نظر را این گونه بیان میکند:
دیدم اصحاب ما این نظر را انکار میکنند و میگویند: «چه کسی مانند ابوجعفر (محمد بن عیسی) در مقام و منزلت است».۲
نیز در نقد ابن ولید میگوید:
نمیدانم چه چیز او را به تردید انداخته چرا که وی (محمد بن عیسی بن عبید) بر ظاهری از عدالت و وثاقت قرار داشت.۳
1.. ر.ک: رجال النجاشی، ص۴۴۶، ش ۱۲۰۸؛ رجال الطوسی، ص۳۴۶، ش ۵۱۶۷؛ ص۳۶۸، ش ۵۴۷۸.
2.. رجال النجاشی، ص۳۳۳.
3.. همان، ص۳۴۸.