نگاه حوزه بغداد به راويان و آراي رجالي مدرسه حديثي قم - صفحه 120

یک راوی همواره به معنای عدم پذیرش همه میراث حدیثی او نیست و این که واژه غلو طیف معنایی را در برمی‌گیرد _ که هر در قم و بغداد به بخشی از آن نظارت دارند _ به برخی موارد موجود در منابع نخستین که راویان مورد پذیرش قم و برخی آرای ایشان به بوته نقد کشیده شده‌اند، اشاره می‌کنیم.

1. طرد روایات عبد الرحمن بن أبی حماد

او از کوفه به قم منتقل شده و در خانه احمد بن محمد بن خالد برقی سکنا گزیده است. گر چه قمی‌ها از وی نقل حدیث کرده‌اند، اما به جهت رهیافت غلو در میراث وی ضعیف خوانده شده و بنا به نظر نجاشی و ابن غضایری از درجه اعتنا و اعتماد ساقط گردیده است. بازخوانی میراث انعکاس یافته از او در منابع اولیه (کتب اربعه، المحاسن و البصائر ) نشان می‌دهد تمام قمیانی که از او نقل حدیث کرده‌اند، از مشایخ مهم و عمده قم به شمار می‌روند. حجم اصلی روایات او را احمد برقی، ابراهیم بن هاشم و محمد بن عبدالجبار نقل کرده‌اند که از اعلام و ثقات برجسته قم به شمار می‌روند. در نقطه مقابل مشایخ بی‌واسطه او بیشتر ابراهیم بن عبدالحمید، زیاد بن مروان و حنان بن سدیر هستند که هر سه از واقفیان به شمار می‌روند، اما تصریح شیخ بر وثاقت ابراهیم و حنان۱ و تأکید مرحوم خویی بر کفایت شهادت ابن قولویه بر وثاقت زیاد بن مروان _ با وجود پذیرش این که وی از سران واقفه بوده و به خبث سریره مبتلا بوده است _۲ به انضمام این نکته که جریان وقف به جهت تمایز از جامعه شیعه پس از انحراف با عدم پذیرش مواجه شد و تأکید ابن داود بر پذیرش روایاتی از ایشان که از امام صادق علیه السلام نقل شده است _ همان گونه که اکثر روایات حنان نیز این چنین است _ این انگاره تقویت می‌شود که بر خلاف گمان نجاشی و ابن غضایری در حقیقت، مشایخ سرشناس قم به پالایش و پیرایش احادیث او پرداخته‌اند و میراث قابل پذیرش وی را منتشر ساخته‌اند.۳

‏2. تضعیف جهتی ابن بطه قمی

او دارای منزلتی عظیم در قم بوده و ادب و فضل و علم او شناخته شده بوده است، اما به تساهل در حدیث و تعلیق اسانید بر اجازات و اشتباه در فهرست متهم شده است. ابن ولید نیز او را ضعیف و دچار خلط در اسناد کتب به صاحبانش منتسب می‌کند. توجه به

1.. فهرست الطوسی، ص۱۷، ش ۱۲ و ص۱۶۴، ش ۲۵۴.

2.. معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۳۱۹، ش ۴۸۰۱.

3.. رجال ‏النجاشی، ص۲۳۸، ش۶۳۳؛ رجال ابن‏ الغضائری، ج۱، ص۸۱؛ رجال ابن داوود، ص۴۷۲، ش ۲۸۵‌‌‌.

صفحه از 127