است، مینویسد:
وی گرچه در کتابهای رجالی تضعیف شده است، اما کسی که روایاتش را واکاوی و بررسی کند، اطمینان به وثاقت وی پیدا خواهد کرد؛ زیرا کثرت اخبار منقول از وی و از طرفی اتقان آنها و اعتنای بزرگان شیعه به آن روایات، بالاتر از توثیق رجالیان است. ما از همین طریق وثاقت إبراهیم بن هاشم قمی و «محمد بن إسماعیل نیشابوری» راوی از فضل بن شاذان را اثبات کردهایم.۱
ج. وی در موضعی دیگر، پس از استدلال به روایتی مینویسد:
در طریق آن «سهل بن زیاد آدمی» قرار گرفته و او از جهت کثرت و اتقان روایاتش در ردیف «محمد بن اسماعیل نیشابوری» قرار میگیرد.۲
د. امام خمینی در موضع دیگر، ضمن روایتی که محمد بن اسماعیل نیشابوری در سند آن قرار گرفته، تعبیر به «صحیحه صفوان بن یحیی» میکند و تأکید میکند که گفتار اصحّ آن است که محمد بن اسماعیل ثقه است.۳
وی به طور خلاصه اسباب توثیق محمد بن اسماعیل را أمور چهارگانه ذیل میداند:
الف) کثرت اخبار منقول از وی؛
ب) اتقان و محتوای بلند آنها؛
ج) اعتنا و استناد بزرگان شیعه به آن روایات؛
د) نقل اغلب آنها بدون زیاده و کم به طُرق دیگر که صحیح و موثقاند.
2. استدلالهای آیةالله خویی در عدم اثبات وثاقت محمد بن اسماعیل
آیةالله خویی مینویسد:
کلینی راوی از ابن بزیع و برمکی نیست و مراد از محمد بن اسماعیل، بندقی نیشابوری است که در وثاقت وی اختلاف نظر وجود دارد. بر وثاقت وی
1.. فإنّ سهل بن زیاد و إن ضعف لكنّ المتتبع فی روایاته یطمئن بوثاقته من كثرة روایاته و إتقانها و اعتناء المشایخ بها فوق ما یطمئن من توثیق أصحاب الرّجال، كما رجّحنا بذلك وثاقة إبراهیم بن هاشم القمی و محمد بن إسماعیل النیشابوری، روایة الفضل بن شاذان و غیرهما (همان، ص۱۴۷).
2.. و فی طریقها سهل بن زیاد الآدمی و أمره سهل بعد اشتراكه فی إتقان الروایة و كثرته مع « النیسابوری » (همان، ص۴۶).
3.. و استدلّ علیه بصحیحة صفوان بن یحیی علی الأصح من كون محمد بن إسماعیل النیشابوری ثقة (همان، ص۱۰۵).