تضارب آراي رجالي امام خميني و آيةالله خويي در باره محمد بن اسماعيل، استاد کليني - صفحه 141

اسماعیل» به عنوان استاد خویش، گزارش کرده است: وی سه بار در باره صحابیان والامقام: ابو ذر، سلمان، مقداد، عمّار، ابو ساسان، ابو عمرة انصاری و ابو حمزه ثمالی با واسطه محمد بن اسماعیل از فضل بن شاذان خبر نقل کرده است.۱ در این سه مورد کشّی، هیچ پسوند و پیشوندی برای وی ذکر نکرده است. اما در ذیل گزارش از «ابویحیی جرجانی»، از وی تعبیر به «محمد بن اسماعیل نیشابوری» نموده است.۲ و در ذیل نقل داستان هجوم طاهر بن عبدالله به خانه فضل بن شاذان و تبعید وی، تعبیر به «محمد بن اسماعیل بندقی نیشابوری» کرده است.۳ این دو مورد اخیر _ که تعبیر به نیشابوری و بندقی نموده _ در حقیقت قرینه معیّنه است که استاد او، همان «بندقی نیشابوری» است. بی‌تردید، کثرت روایت راویان و عالمان والامقامی همانند کشّی از محمد بن اسماعیل در حد زیادی، و اعتماد بر گفته وی، مستلزم نوعی تأیید و توثیق نسبت به او محسوب می‌گردد.

ح) ابعاد و ویژگی‌های ارتباط کلینی با محمد بن اسماعیل

1.عدم ذکر پسوند و پیشوند

کلینی در راویانی که مشترک‌اند، تصریح به ویژگی‌ها، ممیّزات، پیشوندها و پسوند‌ها می‌نماید که تفکیک حاصل آید و در نتیجه بتوانند از سوی مخاطبان، مورد ارزیابی قرار گیرند. محمد بن اسماعیل‌ها در روند گزارش اخبار به وسیله کلینی، مقید به «ابن بزیع»، «برمکی» و... شده‌اند؛ اما با توجه به کثرت روایت از محمد بن اسماعیل نیشابوری هیچ تصریحی به عناوین «بندقی» و یا «نیشابوری» نکرده است که بخواهد او را از دیگران متمایز سازد. این گونه اطلاق در استعمال بدان خاطر است که وی آن قدر بلند آوازه، ثقه و محل اعتماد در آن زمان بوده است که دیگر نیازی به قید نیشابوری بودن نداشته، زیرا وجه اعتماد بر وی روشن بوده است.۴

2. فراوانی نقل کلینی از محمد بن اسماعیل

کلینی از فضل بن شاذان با سند محمد بن اسماعیل نیشابوری، بسیار نقل حدیث نموده است. ملّا علی کنی تعداد آن را بیشتر از پانصد روایت دانسته،۵ آیةالله خویی

1.. رجال الكشی، ش۱۷، ۱۸، ۳۵۶.

2.. همان، ش۱۰۱۶.

3.. همان، ش۱۰۲۴.

4.. تعلیقة علی منهج المقال، ص۲۹۹؛ توضیح المقال، ص۱۴۱.

5.. توضیح المقال، ص۱۴۱.

صفحه از 144