در این سند، علی بن حسن بن علی بن فضال فطحی ثقه،۱ محمد بن عبدالله بن زراره امامی ممدوح۲ و بقیه رجال سند امامی عادلاند.۳
امامی غیر ممدوح و غیر مذموم و غیر امامی موثق
این مورد اگر چه در تعریفهای مطرح در کتابهای علم الحدیث نیامده است، اما در لسان فقها کاربرد دارد؛ به عنوان نمونه خبر زیر از این قسم است:۴الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ حَمَّادِ بْنِ مَيْمُونٍ، عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِاللهِ _ علیه السلام _ فِي رَجُلٍ مَاتَ وَ تَرَكَ...۵
حسن بن محمد بن سماعه واقفی ثقه،۶ اسحاق بن عمار بنا بر قول شیخ طوسی فطحی ثقه۷ و بنا بر باور نجاشی امامی ثقه۸ است. علی بن حسن بن حماد بن میمون مدح و ذمی در بارهاش نیامده است.۹
قوی معادل موثق
این معنا در متون فقهی به وفور استعمال شده و بیشترین کاربرد را به خود اختصاص داده است؛ به گونهای که میتوان گفت روایت موثّق در لسان فقها با عنوان قوی نامبردار است؛۱۰ حتّی در مواردی ملاحظه میگردد که در کنار اصطلاح «صحیح» و «حسن»، به جای «موثّق»، از «قوی» استفاده نمودهاند.۱۱ البتّه چون این کاربرد سبب خلط مفاهیم میگردد، درست به نظر نمیرسد.
گفتنی است واژه قوی را برای حدیث موثّق، نخستین بار علامه حلّی خودش به کار
1.. الفهرست، ص۲۷۲.
2.. الرجال، نجاشی، ص۳۶.
3.. الحدائق الناضرة، ج۱۲، ص۹۸؛ نمونه دیگر ر.ک: حاشیة من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۴۶۰.
4.. ریاض المسائل، ج۱۲، ص۵۲۹.
5.. تهذیب الأحکام، ج۹، ص۲۸۴.
6.. الرجال، نجاشی، ص۱۴۱.
7.. الفهرست، ص۳۹.
8.. الرجال، نجاشی، ص۷۱.
9.. معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۳۵۳. نمونههای دیگر را ر.ک: همان، ج۲۰، ص۳۴؛ حاشیة من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۷۷؛ ج۲، ص۱۸۰.
10.. صوم عاشوراء بین السنة النبویة و البدعة الأمویة، ص۳۳.
11.. جامع الرواة، ج۱۴، ص۵۷.