روایت اول:«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعالی لَيَحْفَظُ مَنْ يَحْفَظُ صَدِيقَه»
روایت دوم:«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا تُفَتِّشِ النَّاسَ فَتَبْقَى بِلَا صَدِيق»
شافی، صفحهی ۶۵۲
دو روايت كوتاه:
فى الكافى، عن الصّادق (عليهالسّلام)، قال: «انّ اللَّه تعالى ليحفظ من يحفظ صديقه»؛ [حضرت امام جعفر صادق علیهالسّلام فرمودند:] خداى متعال حفظ ميكند آن كسى را كه رفيق خود را حفظ كند. [البته] مراد، حفظ جسمانى نيست فقط - حالا آن هم يكى از مصاديقش ممكن است باشد - يعنى آبروى او را حفظ كند، شخصيت او را حفظ كند، جهات او را حفظ كند [و] مراعات كند. خدا يك چنين كسى را حفظ ميكند. اين پيوندهاى برادرى و رفاقت و انس و اخوت، در اسلام اينقدر اهميت دارد. شما ملاحظهى رفيقتان را ميكنيد، او را حفظ ميكنيد، خداى متعال در پاداش اين عمل، شما را حفظ ميكند. البته حفظ كردن رفيق معناش اين نيست كه انسان از گناه او، از خطاى او دفاع كند؛ كما اينكه در اين كارهاى حزبى و جناحى و خطى و اين چيزها معمول است كه اگر خطائى هم از كسى سر بزند، چون با آنها همجبهه است، همخط است، همحزب است، همگروه است، بايد بايستند پايش دفاع كنند؛ نه، اين مراد نيست؛ اين حفظ او نيست؛ اين در واقع مخذول كردن او، بدبخت كردن اوست و خود؛ بلكه مراد، حفظ آبروى مؤمنى است كه برادرى ايمانى با انسان دارد. جامع، برادرى ايمانى است. اين يك روايت.
يك روايت ديگر هم باز از كافى است،از امام صادق (عليه الصّلاة و السّلام)؛ ميفرمايد كه: «لا تفتّش النّاس فتبقى بلا صديق»؛ در كارهاى مردم ريز نشو، تفتيش نكن، جزئيات را دنبال نكن. دنبال پيدا كردن عيوب ريز و درشت افراد نباش. اگر اينجور باشد، بدون رفيق خواهى ماند. يعنى هر كسى بالاخره يك عيبى دارد ديگر. اگر بخواهى همينطور ريز بشوى، تفتيش كنى، دنبال كنى، كسى برايت باقى نميماند.