دفاع از حديث(4) - صفحه 77

نكته چهارم

ناقد محترم، معناى مختلفى كه براى احاديث نقصان عقل زنان شده و توجيه هاى آمده در اين ارتباط را يادآور شده اند. در اين جا باز خاطر نشان مى سازيم، همان گونه كه نويسنده در همين نكته چهارم اشاره فرموده اند ما تنها در مقاله دو ديدگاه را مورد بررسى قرار داده ايم گرچه از ديدگاه هاى ديگر غافل نبوده ايم و برخى را نيز اشاره داشته ايم.
بنابراين بهتر مى نمود نويسنده نقد در همان محور مورد توجّه «دفاع از حديث» نظر مى دادند و صحت آن دو ديدگاه را ثابت مى كردند وگرنه پس از پذيرش روايت در بحث دلالى توجيهات و معانى ياد شده مورد بررسى قرار مى گيرد.

نكته پنجم

نويسنده نقد خواسته است ما را قانع سازد كه زنان عاقل و فهميده بسيارند، گويا ما منكر عقل زنان هستيم و منظورمان از كاستى نسبى در مقايسه با مردان يا در مقايسه با احساسات و عواطف چيزى به معناى عدم عقل زنان است.
نويسنده محترم نقد در پايان با تاكيد بر مجمل بودن روايات نقصان عقل زنان، در آخرين سخن براى مقابله با استشهاد گسترده ما به كلام علّامه طباطبايى(ره) در زمينه نقصان عقل زنان، كلامى ديگر از جناب علّامه آورده اند و با اين نقل به ما و جناب علّامه طباطبايى (ره) پاسخ داده اند!
ما بررسى بيشتر مقاله سردبير محترم مجلّه علوم حديث را به خوانندگان گرامى و علاقه مندان حديث واگذار مى كنيم.
در پايان، مجموع روايات نقصان عقل زنان را مى آوريم تا خوانندگان داورى كنند و بنگرند كه آيا اين بخش عظيم از روايات، صدور دلالت اش اطمينان بخش نيست؟ آيا باز هم مى توان    در صدور تشكيك كرد و يا تفاوت زن و مرد در زمينه عقلى را از آن نفهميد.
آرى، مگر اين كه كسى اصلاً تفاوت زن و مرد برايش پذيرفته نباشد و اين حقيقت روشن را خلاف قرآن بداند، يا آن كه اين تفاوت را نشانى از تبعيض ظالمانه بگيرد و از حكمت الهى در اختلاف، غافل باشد و يا آن كه روح تعبّد عقلانى را در ارتباط با روايات از دست داده باشد. ويا…

صفحه از 105