دفاع از حديث(4) - صفحه 79

3 ـ رواياتى كه اطاعت از زنان را مورد نكوهش قرار داده است:

الف: كافى، ج5، ص517، ح3.
ب: من لايحضره الفقيه، ج1، ص115، ح241؛ ج3، ص468، ح4621؛ ج4، ص352، ح5762.
ج: كافى، ج5، ص516، ح2 و ص517، ح5، 6، 7 و ص518، ح12.
د: بحارالأنوار، ج9، ص298، ح5؛ ج77، ص158؛ ج103، ص242، ح10 و ص243 ، ح11 .

4 ـ رواياتى كه ولايت زنان را نمى پذيرد.

الف: تهذيب، ج8، ص88، ح221.
ب: استبصار، ج3، ص313، ح4.
ج: من لايحضره الفقيه، ج3، ص468، ح4622 و ص554، ح490.
د: كافى، ج5، ص518، ح10.
هـ : بحارالأنوار، ج77، ص138.
و نيز اضافه كنيد:
1 ـ رواياتى را كه مديريّت زنان را در قلمروهاى گوناگون به مردان مى سپارد.
2 ـ رواياتى را كه فرمان پى گير به زنان در اطاعت از مردان در زمينه هاى مختلف مى دهد.
3 ـ رواياتى كه ندرت زنان كامل را مى رساند.
4 ـ رواياتى را كه تشبيه و تمثيل نكوهش گونه مردان كم خرد به زنان، در آن آمده است.
مجموعه اين بخش عظيم از روايات، گوياى تفاوت عقلانى مرد و زن است و با تأمّل در اين روايات اطمينان به صدور و دلالت اين روايات پديد خواهد آمد و خوانندگان گرامى خود داورى خواهند كرد.
اينك، دفاع ما از چند حديث:

8 ـ دفاع از حديث «حسن التبعّل»

حديث «حسن التبعّل» در تهاجم كج انديشى ها

ا ين روزها به اسم آزادى انديشه، عده اى هر چه مى خواهند مى گويند و مى نويسند. درباره موضوع مهم و حساس زن و بررسى مسائل آنان از اين دست نوشته ها و گفته ها كم نيست.
برخى مى گويند: در اسلام زن با مرد    تفاوتى ندارد، بى توجه به اين كه سرشت يكسان سرنوشت مشترك زن و مرد و هم گونى آن دو در هويت انسانى و برخوردارى از مشتركات فراوان، هرگز نمى طلبد كه اين دو، هيچ تفاوتى با هم نداشته باشند. كم ترين سخن درباره اين حرف ها همان است كه بگوييم: اينان از اسلام بى خبرند، چون هر كس كه با الفباى اسلام آشنا باشد مى داند كه: زن و مرد در بسيارى از حالات روانى و ويژگى هاى جسمانى و خصلت هاى انسانى و اخلاقى متفاوت اند و اين تفاوت ها در ده ها حكم و قانون دينى ديده شده است.
برخى ديگر با عنوان خون بهاى كم تر زن چرا؟ حكم مسلم اسلام و قرآن را ناديده مى گيرند، دم از مصلحت بينى و حفظ آبروى اسلام مى زنند. احكام امضايى قرآن را قابل تعويض مى دانند و مصلحت جويى در اين بخش از احكام را از وظايف فقيه معرفى مى كنند و تغيير برخى از احكام را كه به دست خلفا صورت گرفته و از نظر شيعه جزو مطاعن آنان محسوب مى شود، دليل بر ضرورت تغيير احكام مى گيرند. آنان غافلند كه نگرش علمى به دين يك نگرش تخصصى است و تنها شايسته آنان است كه در دين غور كرده اند و دست مايه هاى فهم دين را تحصيل كرده اند و بنياد فكرى و دينى صحيحى دارند.
اينان از كسانى هستند كه نه خود، دين را مى فهمند و نه از فهم كنندگان راستين دين، مى گيرند و مى آموزند. به گفته امام عصر(ع) در آن توقيع شريف: «لا لأمره تعقلون ولا من اوليائه تقبلون حكمة بالغة فما تغن النذر عن قوم لايؤمنون؛ ۱ نه خود دستور الهى را درك مى كنيد و نه از اولياى او حكمت رسا را مى پذيريد چرا كه بيم و انذار، سودى براى گروهى كه ايمان نمى آورند، ندارد.»
برخى ديگر در مصاحبه خويش به جنگ اسلام مى روند و روايات روشن دين را به باد مسخره مى گيرند. و با خنده جاهلانه، حقيقت ها را وارونه جلوه مى دهند، دين را تحريف مى كنند و جهل خويش را در فهم دين فرياد مى كنند.
  به كسانى كه با اين گونه افراد مصاحبه مى كنند و تفسير روايات پيامبر(ص) و امامان(ع) را از آنان مى پرسند بايد هشدار داد كه: مراجعه به اينان در فهم دين به گفته سعدى، چونان مراجعه بيمارى است كه چشم خود را به دست بيطار مى دهد؛ او بايد بداند كه جز نابينايى و گمراهى چيزى در انتظار او نيست.
ايشان در مصاحبه گفته اند: قرآن صراحتاً مى گويد: واخذنا منكم ميثاقاً غليظاً و بعد ترجمه كرده اند: از شما مردان در ازدواج پيمانى جدّى و محكم گرفتم.۲ با اين كه اصل آيه در قرآن چنين است: واخذن منكم ميثاقاً غليظاً؛۳ زن ها از شما مردان در ازدواج پيمانى جدى و محكم گرفته اند (دقت شود). آيا اينان با قرآن آشنايند.
درج مقاله هاى «خون بهاى كم تر زن چرا؟» در مجله زنان ۴ و مصاحبه هايى از قبيل «در اسلام زوجيتِ خوب مطرح است نه خوب شوهر دارى كردن» در مجله زن روز ۵ و اعلام نظرهايى كه از جانب ناآگاهان بى تخصص درباره زن صورت مى گيرد، هر خواننده آگاه و آشناى با مبانى دين را با اين سؤال مواجه مى سازد كه كجايند مطهرى ها و بهشتى ها، مرزبانان راستين دين؛ آشنايان با مبانى دينى كه در برابر كج انديشى ها احساس و غيرت دينى داشتند. ۶
نويسنده يك مقاله و يا ايراد كننده يك سخن، گاهى اشتباه مى كند و اين قابل قبول است، زيرا هر شخصى ممكن است اشتباه كند، ولى گاه يك مقاله و گفتار، اساس و بنيادى ناهنجار دارد و بر پايه هاى فكرى غربى يا غرب گرا استوار است و حيثيت و فرهنگ و ارزش هاى اسلامى ما را به باد حمله مى گيرد. مسلم است ارائه چنين گفتار و مقاله اى جايز نيست. ما نمى توانيم با نام آزادى قلم بيان، به نشر اين مطالب پوسيده و نادرست دامن بزنيم.
ما پيرو آن امام والايى هستيم كه در   مقابله با كج انديشى ها خشمگين مى شد و ناله از دل بر مى كشيد و نهيب مى داد و خانه و آشيانه شان را خراب مى كرد. ما در پى خط رهبرى هستيم كه هم اكنون با روشن گرى هاى خود پرده از چهره ناموزون چنين گفتار و نوشتارهايى بر مى دارد و مسائل راستين زنان را به راستى بيان مى كند.
با ابراز نگرانى شديد از درج مصاحبه خانم منيره گرجى در مجله زن روز ۷ و با اذعان به اين كه نقد همه جانبه اين مقاله و بيان خلط هاى ناهنجار آن به اندازه اى است كه از حوصله يك مقاله بيرون است، به نقد گوشه هايى از آن مى پردازيم.
ما در اين نقد، به دفاع از حديث «حسن التبعّل» (نيكو شوهردارى) پرداخته و در همين جا از همه زنان مسلمان و آگاه ميهن اسلامى به ويژه كارشناسان قرآن و حديث دعوت مى كنيم تا در اين داورى شركت كنند و تحريف ها، خلط ها و ناهنجارى هاى سرتاسر مقاله اين به اصطلاح مفسّر بزرگ را بى جواب نگذارند.

1.مفاتيح الجنان، مقدمه زيارت آل يس.

2.هفته نامه زن روز، ويژه نامه روز زن، ۲۶ مهر ۷۶

3.نساء (۴)، ۲۱

4.مجله زنان، ش۳۷، شهريور ـ مهر۷۶

5.هفته نامه زن روز، ۲۶ مهر ۷۶

6.فصلنامه از نقد و بررسى و تضارب آرا استقبال مى كند، اما لحن و سبك نوشته ها به نويسندگان مربوط است و مجله از آن دفاع نمى كند، در اين مقاله نيز براى حفظ امانت، تعبيرهاى تُند نويسنده حذف نشد.«فصلنامه علوم حديث»

7.همان.

صفحه از 105