بیاضها.1
3) در حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه وآله آمده است:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِیمِ» اسم من أسماء الله الأكبر، و ما بینه و بین اسم الله الأكبر إلّا كما بین سواد العین و بیاضها من القرب.2
این احادیث از جهت حکایت از اسم اعظم با اشکالهای متعدد مواجه است که عبارتاند از:
الف) حدیث سوم به لحاظ این که گویای آن است که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِیمِ» یکی از اسمای الهی است: «اسم من أسماء الله الأکبر»، و نه مشخّصاً اسم اکبر.
ب) حدیث دوم و سوم به دلیل این که میگوید: فاصله «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِیمِ» با اسم اعظم، به اندازه فاصله سیاهی و سفیدی چشم است و از این عبارت بر میآید که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِیمِ» اسم اعظم نیست، بلکه به آن نزدیک است و با آن فاصله (هر چند اندک) دارد.
ج) حدیث نخست به گونه صریح «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِیمِ» را اسم اعظم یا اکبر بر میشمارد؛ لکن با توجّه به دیدگاهی که اسم جلاله «الله» و یا اسم «الرحمان» را اسم اعظم بر میشمارد، وجه جمع بین مستندات دو دیدگاه آن است که اسم «الله» و «الرحمان» اسم اعظم باشد. بنا بر این، حدیث مورد بحث به اشتمال بر اسم اعظم حمل و تفسیر خواهد شد.
بر اساس این رویکرد، حتی برخی اسمای دیگر که در ضمن دیدگاههای گذشته به عنوان اسم اعظم معرّفی شده است، مانند: ارحم الراحمین، ربّ، قریب، وهّاب، غفّار، ودود، سمیع علیم، سمیع الدعاء و... به دلیل آن که قطعاً از اسمای جزئیّه و از فروع امّهات اسمای الهی هستند، نمیتوانند اسم اعظم باشند. برای نمونه اسم «سمیع» از فروعات اسم «علیم»؛ و اسم «ارحم الراحمین» منشعب از اسم «الرحمان» است؛ و اسم «ودود» از فروع اسم «رحیم» است که خود منشعب از اسم «الرحمان» هستند؛ و اسم «قریب» از فروع دو اسم «قادر خالق»؛ و اسم «ربّ» از فروع سه اسم «قادر خالق رحمان» هستند؛ و اسم «سمیع الدعاء» مانند اسم «مجیب» از فروع اسم «کریم» است که آن نیز به نوبه خود منشعب از اسم «رحیم» است؛ و اسم «وهّاب» از فروع اسم «ربّ» است و اسم «غفّار» از فروع اسم «کریم» است و....3 در این
1.. بحار الانوار، ج۹۰، ص۲۲۴.
2.. همان، ص۲۲۶.
3.. الرسائل التوحیدیة، ص۳۸ - ۴۷