چند گانگی اسم اعظم در حدیث - صفحه 133

ظهور و بروز بدان نداده و کسی را بر آن آگاه و مطلع نکرده است.۱
6) هر اسمی که اثر خاص آن اجابت دعاست و در صورت خواندن خدا بدان، دعا مورد اجابت قرار می‏گیرد، اسم اعظم است.۲
7) هر اسمی که تحقق خارجی امور تکوینی بر آن مترتب است، اسم اعظم است.۳
8) اسم اعظم عبارت از اسمی است که محدوده وجودی آن در مقایسه با سایر اسمای الهی فراگیرتر از تمامی اسمای الهی است.۴
و از این میان، دیدگاه اخیر مطابق ترین دیدگاه با تحلیل معنای اسم و اعظم بودن آن است.
در پاسخ می‏گوییم که این دیدگاه به معنای عدول از مفهوم اعظم بودن اسم اعظم عدول نیست، بلکه در عین پذیرش معیار اسم اعظم در تمامی اسم اعظم‏های متعدد، اقتضای ذو مراتب بودن آنها این است که یکی از اسم‏های اعظم، حتی از همه اسم‏های اعظم، اعظم و در نتیجه، به تعبیر احادیث «اسم اعظم اعظم» باشد. بنا بر این، اشکالی‌هایی که بر دیدگاه‏های گذشته وارد شد، بر این دیدگاه وارد نمی‏شود، لذا این دیدگاه نظریه مختار این مقاله خواهد بود.

نتیجه

پاسخ این سؤال که آیا از روایات فریقین (شیعه و اهل تسنن) _ که در آنها اسمای لفظی گوناگون به عنوان اسم اعظم ذکر شده است _ وحدت اسم اعظم لفظی مستفاد است و یا تعدد آن، این است که دیدگاهی که قایل به یگانگی اسم اعظم لفظی معبر از اسم اعظم عینی است، به لحاظ اجرای نابجای قاعده‏ای که در جمع بین احادیثی که به طور مستقیم یکدیگر را طرد می‏کنند، کاربرد دارد، در جمع بین روایاتی که مثبت هستند، به شدت مردود و خلاف جمع عرفی بین این گونه احادیث است. نیز دیدگاهی که به چند گانگی اسم اعظم لفظی معبر از اسم اعظم عینی معتقد است، از این نظر که از ظاهر محتوای احادیث ناظر بر دارای حروف بودن اسم اعظم عدول کرده و به جای آن که این دسته از احادیث را بر دارای مراتب بودن اسم اعظم حمل و معنا و تفسیر کند، ظهور آنها را در این معنا نادیده گرفته است،

1.. العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، ص۲۰۵.

2.. الکافی‏، ج۴، ص۴۵۳.

3.. همان‏، ج۲، ص۵۸۲.

4.. الرسائل التوحیدیة، رسالة الاسماء، ص۵۰ و ۵۱.

صفحه از 134