چیستی «حسن خلق» و چگونگی تأثیر آن بر روابط اجتماعی - صفحه 65

تنش روحی می‌گردد. حسن خلق، عامل مهمی در توسعه فضای روابط اجتماعی می‌گردد. با وجود خوش‌اخلاقی، هیچ تنگنای اخلاقی در روابط اجتماعی به ‌وجود نمی‌آید.۱ خوش‌اخلاقی، فضای باز و گسترده‌ای را به‌ وجود می‌آورد که هر کدام می‌توانند بدون تنگنا، به راحتی با دیگری رابطه و تعامل داشته باشد.

ب) روایات «یُسر»

در برخی دیگر از روایات آمده که حسن خلق موجب آسانی و سهولت در ارتباط می‌شود. این ویژگی با واژه «یسر» بیان شده است. مرحوم کلینی از امام صادق علیه السلام چنین نقل می‌کند: «حسن الخلق یسر».۲ کلمه «یسر» را چند گونه می‌شود خواند؛۳ یکی «یُسر» که در این صورت به معنای آسانی و سهولت خواهد بود. دیگری «یَسرُّ» است که در این صورت به معنای سرور و شادی خواهد بود.۴ معنای دوم هر چند احتمال دارد، اما با سیاق حدیث مرحوم کلینی نمی‌سازد؛ زیرا در ادامه حدیث، امام صادق علیه السلام برای شاهد جمله خودشان به جریان کنیزی اشاره می‌کنند که مأموریت داشت رشته‌ای از لباس رسول خدا صلی الله علیه وآله را برای شفا بکَند. او چند بار پَر لباس حضرت را گرفت و چون ایشان متوجه می‌شد، خجالت کشیده و آن را رها می‌کرد تا این که بالاخره حضرت به گونه‌ای عمل کردند که وی بتواند کار خود را انجام دهد. این، نمونه آسانی است، نه سرور؛ یعنی رسول خدا صلی الله علیه وآله چنان اخلاقی داشتند که حتی یک کنیز می‌توانست از لباس ایشان رشته‌ای برکند و ببرد. گذشته از این که در ادبیات عرب نیز همین تعبیر با واژه «یَسَر» در باره حسن خلق آمده و ابن منظور آن را به معنای سهولت دانسته است.۵
در منابع آمده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله بر آسان‌گیری در سیره خودشان تصریح کرده و فرموده‌اند: خداوند، مرا سخت‌گیر و آزار دهنده برنیانگیخت؛ بلکه مرا آموزگاری آسان‌گیر

1.. امام علی علیه السلام: لم یضق شیء مع حسن الخلق (غررالحکم، ح۷۵۴۵؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۴۱۴، ح۷۰۳۴).

2.. الکافی، ج۲، ص۱۰۲، ح۱۵.

3.. یکی از مراحل فهم حدیث، فهم مفردات است که در آن، چگونگی خواندن یک کلمه تأثیر زیادی در معنا دارد (ر. ک: روش فهم حدیث، بحث فهم مفردات).

4.. بحار الأنوار، ج‏۶۸، ص۳۸۰.

5.. قال المرّار الحَنْظلیّ: قد بَلَوْناه علی عِلَّاتِه، و علی التَّیْسُورِ منه و الضُّمُرْذُو مِراحٍ، فإِذا وقَّرْتَه، فذَلُولُ حَسنٌ الخُلْق‏ یَسَرْ ... و ذَلولٌ: لیس بصَعْب. و یَسَر: سَهْلٌ (لسان العرب، ج۴، ص۴۹۱).

صفحه از 67