چیستی «حسن خلق» و چگونگی تأثیر آن بر روابط اجتماعی - صفحه 57

از کنار هم قرار دادن این سه دسته روایت به دست می‌آید که حسن خلق نمی‌تواند مقسَم همه فضایل و محاسن اخلاق باشد، بلکه فقط مربوط به آداب معاشرت در روابط اجتماعی می‌شود.
دسته چهارم: راه چهارم، بررسی مصادیق یک صفت است. مصداق، غیر از حوزه کاربرد است. حوزه کاربرد شبیه نوع است و مصداق، یک مورد مشخص خارجی. اگر مصادیق و موارد یک صفت به گونه‌ای فراگیر باشد که شامل همه امور اخلاقی شود، می‌توان از آن استنباط نمود که آن صفت، عنوانی عام و فراگیر برای همه حوزه‌ها و امور اخلاقی است؛ اما اگر چنین نباشد، نمی‌توان حکم به عام بودن و سرآمد بودن آن داد. دسته دیگری که در این موضوع می‌تواند نقش آفرین باشد، روایاتی است که مصادیق حسن خلق را بیان کرده‌اند. روایات این دسته را در بحث بعدی خواهیم آورد و این‌جا از ذکر آن خودداری خواهیم کرد؛ اما مهم این است که مصادیق نیز نشان می‌دهند موضوع حسن خلق، آداب و اخلاق معاشرت است، نه همه قلمروهای اخلاق.
از مجموع آنچه گذشت به دست آمد که اولاً حسن خلق مربوط به قلمرو روابط اجتماعی است، نه همه حوزه‌ها؛ ثانیاً مراد از آن، اموری است که یک ارتباط را جذاب و فرح‌بخش ساخته و موجب لذت از ارتباط می‌گردد. بنا بر این، حسن خلق یعنی به کار بستن اموری که موجب شکل گیری یک ارتباط مثبت و خوب می‌شود.

ب) مصادیق حسن خلق

از مسائل مهم این است که حسن خلق شامل چه اموری می‌شود؟ و چه کارهایی مصداق حسن خلق به شمار می‌روند؟ مراد از مصادیق، موارد عینی و مشخصی هستند که در مقام عمل انجام می‌شوند. آنچه تا کنون گذشت، مفهوم حسن خلق و معنای آن بود، اکنون باید به مصادیق مشخص و عینی آن پرداخت تا روشن شود که برای خوش اخلاق بودن، باید چه اموری را رعایت کرد. البته _ همان گونه که پیش‌تر در دسته سوم روایات مفهوم‌شناسی اشاره شد _ مصادیق می‌توانند در شناخت بهتر مفهوم کمک کنند، اما فلسفه وجودی آنها این نیست. از نقص‌های برخی از نوشتارها و گفتارها در باره مباحث اسلامی از جمله حسن خلق این است که به مفاهیم کلی آن بسنده شده و نمودهای عینی آن مشخص نمی‌شوند. از این رو، هم فرد در صحنه عمل حیران می‌ماند و هم در مرحله تشخیص نمی‌توان به راحتی خوش اخلاق را از بداخلاق تمیز داد. این در حالی است که در منابع دینی (قرآن و حدیث)، متونی وجود دارند که مصادیق را به خوبی بیان کرده‌اند. به

صفحه از 67