الکافی و گفتمان حدیثی قم - صفحه 104

نقش حوزه‌های حدیثی در تدوین الکافی

مجموع روایات حوزه‌های حدیثی مؤثر در تدوین الکافی 14468 حدیث است. پیش‌تر اشاره شد که در ابتدای پاره‌ای از اسناد، نام اساتید کلینی ذکر نشده و به جای آن، عنوان «عدة من اصحابنا » درج گردیده است. در صورتی که بعد از عنوان «عدة من اصحابنا»، نام احمد بن محمد بن عیسی۱ یا احمد بن محمد بن خالد۲ درج شده باشد، روایت از مشایخ قم گرفته شده که بیش از 2400 مورد این گونه است. با اضافه کردن این عدد به مجموعه اسناد مشایخ قم، در حدود 14822 روایت الکافی از مشایخ قمی اخذ گردیده است که در نسبت با 18863 سند الکافی۳ 5/78 درصد محتوای کتاب را در بر می‌گیرند.
اما در صورتی که راوی بعد از این عنوان، سهل بن زیاد۴ باشد و کلینی سند را به صورت «عدة من اصحابنا، عن سهل بن زیاد» درج کرده باشد، روایت از مشایخ ری اخذ گردیده است. بیش از هزار و پانصد سند در الکافی این گونه است. با جمع‌بندی روایات مشایخ رازی، تعداد روایات این گروه به 2217 روایت می‌رسد که 7/11 درصد روایات الکافی را تشکیل می‌دهند. روایات سایر شهرهای غیر عراقی که کلینی از مشایخ آن اخذ حدیث کرده، به 6/3 درصد رسیده و درصد روایات عراقی الکافی 4/3 درصد است. این آمار به روشنی بر غلبه میراث حدیثی قم در تدوین الکافی بر سایر حوزه‌ها دلالت دارد.

2. تقدم عرضه الکافی در ری بر بغداد

نکته دیگری که می‌توان به عنوان شاهد بر نفی دیدگاه‌های پیش‌گفته ارائه کرد، اجازه نقل الکافی به مشایخ ری است. پیش فرض این مسأله آن است که کلینی در اواخر عمر خویش به بغداد سفر کرده و دیگر به ری بازنگشته و مشایخ ری در این شهر از کلینی اجازه نقل الکافی را دریافت کرده‌اند. آیة الله بروجردی در تبیین این مطلب به چند نکته استناد می‌کند.۵

1.. فهرس اسماء مصنفی الشیعة، ش۱۹۸.

2.. همان، ش۱۸۲.

3.. کتاب الکافی در بردارنده ۱۵۴۱۳ روایت با ۱۸۸۶۳ سند است.

4.. فهرس اسماء مصنفی الشیعة، ش۴۹۰.

5.. آیة الله بروجردی در باره ادعای نگارش الکافی در بغداد نوشته است: «و هذه کلها دعاوی عاریة عن الدلیل غیر خارجة عن حدود الخرص و التخمین، فیالیتها کانت مقرونة بالشاهد و مثبتة بالدلیل حتی نستریح الیها عن تحمل کثیر من المشاق و المتاعب. و لم یتحقق بعد لنا انه کان ببغداد ایام تصنیف الکتاب، بل الظاهر من کلام النجاشی، حیث قال شیخ اصحابنا فی وقته بالری و وجههم، هو انه کان بالری طول حیاته خصوصاً ایام تکامله فی العلم، فانها الزمان الذی یمکن دعوی کونه شیخ اصحابنا و وجههم فیه. فلو کان فی مدة تصنیفه التی زعم انها عشرون سنة ببغداد لم یبق زمان تکامله شیء یصلح لان یکون فیه شیخ اصحابنا بالری و وجههم. و لا ینافی ذلک موته ببغداد و دفنه بها اذ یمکن ان یکون سافر الیها فی اواخر عمره عابراً او مقیماً فادرکه اجله بها. و الغالب علی ظنی بعد ملاحظه عبارة النجاشی المتقدمة، و ان الجماعة الذین روی الصدوق کتاب الکافی عنهم من اهل کلین و الری و ما تقدم من مشیخة التهذیب من سماع احمد بن ابراهیم و عبدالکریم بن نصر ایاه عن محمد بن یعقوب ببغداد، بباب الکوفة بدرب السلسلة سنة ۳۲۷، و ما مر عن النجاشی و فهرست الشیخ من موته ببغداد و دفنه بباب الکوفة بمقبرتها هو انه کان بالری و صنف کتابه بها و سمعه منه بها جماعة من شیوخنا ثم سافر الی بغداد قبل موته بسنتین او اکثر و نزل بمحلة باب الکوفة و سمعه منه بها ایضاً جماعة من البغدادیین و الکوفیین و کان بها الی ان یتوفی و دفن بمقبرة تلک المحلة...» (ترتیب اسانید کتاب الکافی، ج۱، ص۲۴۵). و در جای دیگر چنین می‌نویسد: «و ما قاله النجاشی من انه صنفه فی عشرین سنة و ما یستفاد مما مر عن مشیخة الفقیه و التهذیب من انه سمعه منه بعد تمامه الرازیون بالری، ثم العراقیون ببغداد، انه کان له من العمر ازید من سبعین سنة (همان، ج۱، ص۲۴۹)

صفحه از 112