که در اخبار آمده است که ائمه اهل بیت گاه از پارهای رخدادها پیش از وقوع آن خبر داشتهاند. امّا چنین علمی، مانند علم به دورن افراد،نه در آنان ویژگی واجبی است و نه در امامت آنان شرط است. خداوند از روی لطف و برای فرمانبری دیگران و تمسّک ایشان به امامت ائمه، آنان را بدین علم کرامت بخشیده و از آن آگاهانیده است. این علم به لحاظ عقلی واجب نیست، ولی از جهت سمع بر آنان واجب شده است.۱ در این علم، امام به خودِ رخدادها به صورت مشخص و دقیق عالم نیست، امّا بیشکّ حکم آنچه را در آینده رخ میدهد میداند. البته منعی ندارد که امام خود حوادث را نیز با اِعلام الهی بداند.۲ این علم از طریق پیامبر که صاحب وحی است و بر علم آسمان آگاه است، به امام رسیده است و بدین سان از حوادث آینده آگاه میگردد۳
ج) علم به تمامی صنعتها و زبانها
از دیدگاه شیخ مفید، به لحاظ عقل و قیاس، چنین علمی برای ائمه نه ممتنع است و نه واجب.البته اخباری از طریق راویانی که تصدیق آنان بایسته است، رسیده است که آل محمد چنین علمی داشتهاند. اگر این اخبار ثابت شوند، یقین به آن واجب است، ولی مفید به این اخبار یقین ندارد.۴
هـ) قضاوت بر اساس باطن و حقیقت
بر امام است که به علم خود حکم کند؛ همان گونه که بر اساس ظاهر شهادتها حکم میکند. هنگامی که آنچه بر او آشکار شده با محتوای شهادت سرِ نا سازگاری داشته باشد، گواهی شاهد را باطل میانگارد و بر پایه آنچه خداوند بر او نمایان ساخته، حکم میکند. جایز است که باطن امور بر امام پوشیده باشد و بر اساس ظواهر حکم کند؛ هر چند بر خلاف حقیقتِ نزد خداوند باشد. همچنین ممکن است خداوند او را به گواهان راستگو و دروغگو رهنمون شود که در این صورت حقیقت امر از او پنهان نخواهد ماند. امور پیش گفته، با الطاف و مصالحی در پیوند است که جز خداوند آن را نمیداند.۵
و) علم غیب
علم ذاتی ائمه به غیب و بدون استمداد از منبعی الهی و ربّانی از دیدگاه شیخ مفید،
1.. اوائل المقالات، ص۶۷
2.. المسائل العکبریه، ص۶۹-۷۰.
3.. رسائل فی الغیبة (الرسالة الثالثة فی الغیبة)، ص۱۳.
4.. اوائل المقالات، ص۶۷
5.. اوائل المقالات، ص۶۶.