نظم نثر اللئالي - صفحه 279

بسم الله الرّحمن الرّحيم

انت معبودى وانت خلاّقى
دايم الملك ودايم الباقى

ابتدأت الكلام ببسم اللّه
من كتابى تيمّناً باللّه

گر سخن از زمين و گر زسماست
اول هر سخن به نام خداست

آنكه هست اثر زجود وى است
بودِ ما پرتوى زبود وى است

......... روز و روزگار همه
همه و آفريدگار همه

......... را، زكاف و زنون
كرده پيدا بامر كن فيكون

......... نه پيوسته
كه دو عالم به يكدگر بسته

......... خوش ترانه به او
او به خود قايم و زمانه بدو

......... شيده
كه عدم را وجود بخشيده

......... قتش
هم زنثراللئالى صفتش

......... صفت او دليل بر ذاتش
انبيا را به ما فرستاده
از بد و نيكمان خبر داده

صفحه از 327