[باب] التاء
۲۳.تَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ يَكْفيكَ .
در توكل اگر دلت صافى است
در همه حالتت خدا كافى است
اى پسر بر خدا توكل كن
گر قبول است كافى است سُخن
۲۴.تَغافَلْ عَنِ المَكْرُوهِ تَوَقَّرْ .
گر تو دورى كنى زمكروهات
خير يابى زقاضى الحاجات
در صلاح است مرد را توفير
بى صلاحت كجا بود توقير؟
۲۵.تَأخيرُ الإِساءَةِ مِنَ الإِقْبالِ .
گرچه تاخير ظرف آفات است
ليكن اندر مقام خيرات است
آنكه او قطب زمره حال است
گفت تأخير شرّ ز اقبال است
۲۶.تَدارَكْ في آخِرِ العُمُرِ ۱ ما فاتَكَ في أوَّلِهِ .
در جوانيت چون به نادانى
عمر بگذشت در پريشانى
پيرى آمد، به عذرخواهى كوش
پيش از آن كِت اجل بمالد گوش
۲۷.تَكاسُلُ الْمَرْءِ في الصَّلوةِ مِنْ ضَعْفِ الإيمانِ .
كاهلى در نماز كفران است
قوّت كفر و ضعف ايمان است
مرد كاهلْ نمازْ در ره دين
با خدا و رسول هست بكين
۲۸.تَفَاَّلْ بِالْخَيْرِ تَنَلْهُ .
گر تفال كنى به نيكويى
خير يابى زهر چه مى جويى
خير انديشه كن، زشر بگذر
داعى خير به كه قاصد شرّ