۷۳.دينارُ الشَّحيحِ حَجَرٌ .
بهر آن است زر كه خرج كنند
نه كه در كيس و كاسه درج كنند
زر مرد بخيل در هر حال
هست در كيس و كوزه سنگ و سفال
۷۴.دينُ الرَّجُلِ حَدِيثُهُ .
دال بر دين مردمان، سخن است
ترجمان دل و زبان، سخن است
هر كه را دين او درست بود
سخن او چگونه سست بود؟
۷۵.دَوْلَةُ الْمُلُوكِ في الْعَدْلِ .
دولت پادشاه در عدل است
زانك بنياد مُلك بر عدل است
پادشه چون به عدل بشتابد
مردم از غيب دولتى يابد
۷۶.وَمِنْ نَصائِحِه: دارِ ۱ مَنْ جَفاكَ تَخْجيلاً .
با جفا پيشگان مدارا كن
اى وفا پيشه گوش دار سُخُن
تو وفا كن كه خود جفا كردار
از تو گردد خجل به آخر كار
۷۷.دُمْ عَلى كَظْمِ الْغَيْضِ تُحْمَدْ عَواقِبُكَ .
گر غضب را فرو خورى هموار
بر تو محمود گردد آخر كار
پيش مردان غضب فرو خوردن
بهتر آمد زمردم آزردن
۷۸.دَوآءُ الْقَلْبِ الرضآءُ بِالقَضآءِ .
عجز و بيچارگى قضاى خداست
چاره بندگان رضا به قضاست
هر كسى كو دهد رضا به قضا
زود درد دلش رسد به دوا
۷۹.دَوامُ السُّرُورِ في مَعْرِفَةِ اللّهِ تَعالى ۲ .
گر دوام سرور مى خواهى
خاطر پر حضور مى خواهى
معرفت ورز تا كه بتوانى
در خدا خوانى و خدا دانى
1.«س»: داوِ.
2.«س»: دَوامُ السُّرُورِ في رُؤْيَةِ الإخْوانِ.