نظم نثر اللئالي - صفحه 297

۹۹.رِوايَةُ الحَديثِ انْتِسابٌ إِلى رَسُولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله .

سُخَنَت گر زنطق مصطفوى است
انتسابت به حضرت نبوى است

نسبتت گر به مصطفى باشد
به ازين دولتى كجا باشد؟

[باب] الزآء

۱۰۰.زِنِ الرِّجالَ بِمَوازينهِمْ .

مرد را بين تو در موازينش
يعنى اندر طريق و تمكينش

تا چه دارد ز دانش اندر كشْ
قدر او را به وزن او بركش

۱۰۱.وَمِنْ ارْشادِهِ: زُرِ الْمَرْءَ بِقَدْرِ ۱ إِكْرامِهِ لَكَ .

بر تو آن را كه از كرم حقى است
گر تو حرمت نداريش دقيست

مكرم خويش را به قدر كرم
حرمتش دار و منتش بر هم

۱۰۲.زُهْدُ العامي مَضَلَّةٌ .

زهد نادان و جاهل و عامى
محض گمراهى است و بدنامى

مرد عامى ززهد اگر لافد
لافد از شعر و بوريا بافد

۱۰۳.زِيارَةُ الحَبيبِ إطْرآءُ المَحَبَّةِ .

ديدن دوست راحت نظرت
ديدن دشمن آفت بصر است

ديدن دوستى كه نيست دو روى
تازه دارد محبت از همه روى

۱۰۴.زَحْمَةُ الصَّالِحينَ رَحْمَةٌ .

زحمت صالحان بى تلبيس
رحمت آمد به كورى ابليس

آنكه او گوهر معارف سفت
زحمت الصالحين رحمت گفت

1.«س» و «كو»: عَلى قَدْرِ.

صفحه از 327