عالَم از بخيل در رنج است
گرچه او را هزار تو گنج است
گنه ار بر عقوبت است دليل
بى گنه در عقوبت است بخيل
۱۲۵.شَيْبُكَ ناعيكَ .
مرگ اگر چه به جمله در كارست
مر جوان را اميد بسيار است
تو اگر شاهى و اگر ميرى
خبر از مرگ مى دهد پيرى
۱۲۶.شِمَّةٌ مِنَ المَعْرِفَةِ خَيْرٌ مِنْ كَثيرِ العَمَلِ .
عمل ارچه براى مغفرت است
اهل طاعت سزاى معرفت است
شمّه اى بوى معرفت بردن
به زبسيار طاعت آوردن
۱۲۷.وَمِنْ إرْشادِهِ: شِفآء الجَنانِ قَرآءَةُ القرانِ ۱ .
خوى كن با قرائت قرآن
تا بيابد دل تو بوى جنان
دل كه بيمار رنج خذلانست
شربت شافيش زقرآنست
۱۲۸.شَحيحٌ غَنِيٌّ أفْقَرُ مِنْ فَقيرٍ سَخِيٍّ .
هر معاشى كه آن بخيل كند
خويشتن را بدان ذليل كند
گر غنىِ بخيل معتبر است
از فقير سخى فقيرتر است
۱۲۹.شَرْطُ الألْفَةِ تَرْكُ الكُلْفَةِ .
دوستانِ خداى در الفت
قدمى مى زنند بى كلفت
شرط در دوستى اگر دانى
از تكلف عنان بگردانى
۱۳۰.شَرُّ النَّاسِ مَنْ يَتَّقيهِ النَّاسِ .
پايه نيك مردى آن دارد
كه ازو هيچ كس نَيازارد
وان كه از شرّ اوست خوف بشر
هست از جمله بدان بدتر
1.«كو»: فى قَرآءَةِ القُرْآنِ.