در طريقت سلامت، آنكه شتافت
از سلامت همه غنيمت يافت
دست در دامن سلامت زن
پاى بر تارك ملامت زن
۱۸۳.غَلا قَدْرُ المُتَوَكِّلينَ .
بر خدا كن توكل اى درويش
تا كه هرگز بدت نيايد پيش
از توكل بلند قدر شوى
گر هلالى همه، تو بدْر شوى
۱۸۴.غَمْرَةُ المَوْتِ أهْوَنُ مِنْ مُجالَسَةِ مَنْ لا يَهْوى ۱ قَلْبُك .
هر كه از وى دلت نفور بود
آن نكوتر كه از تو دور بود
اين مثل روشن است در افواه
مرگ خوشتر ز يار نادلخواه
۱۸۵.غابَ حَظُّ مَنْ غابَ نَفْسُهُ .
هر كه او از حضور غايب شد
دانكه از حظّ خويش خايب شد
حظّها در حضور يابد مرد
خويش را بى حضور نتوان كرد
۱۸۶.غُلامٌ عاقِلٌ خَيْرٌ مِن شَيْخٍ جاهِلٍ .
پير اگر چند محترم باشد
چونكه نادان بود دژم باشد
كودك بهره مند از خوانِش
به زپيرى كه نبودش دانش
۱۸۷.غَلا قَدْرُ المُتَّقينَ .
هر كه را هست پايه تقوا
قرب يابد به حضرت مولا
متقى را كه هست چندان قدر
از بلندى تقوى است آن قدر
۱۸۸.غَدَرَك مَنْ دَلَّكَ عَلَى الإساءَةِ .
هر كه بر بد تو را دلالت كرد
غَدْر را سوى تو حوالت كرد
تا توانى به راه غَدْر مرو
غَدْر برخود مكن سخن بشنو
۱۸۹.غَضَبُكَ عَنِ الحَقِّ مُقْبِحَةٌ .
۱.«س»: يَهْواهُ . «كو»: تَهْوى.