۲۶۱.وَيْلٌ لِمَنْ وَتَرَ الأحْرارَ .
فيض رحمت همه جماعت راست
رحمت آيه سوى جماعت راست
واى برآنك دوستداران را
كرد از هم جداىْ ياران را
[باب] اااء
۲۶۲.هُمُومُ المَرْءِ بِقَدْرِ هِمَّتِهِ .
بَر سايلان درگه دولت
غم هر كس به قدر همت اوست
تا چه مقدار هست همت مرد
هم غمش آن قدر ببايد خَورد
۲۶۳.هَيْهاتَ مِنْ نَصيحَةِ العَدُوِّ .
زينهار از نصيحت دشمن
شنو از وى شنو نصيحت مَن
هر نصيحت كه دشمن آغازد
ره نمايد به چاه اندازد
۲۶۴.هَمُّ السَّعيد آخِرَتُه وَهَمُّ الشَّقِيِّ دُنْياهُ .
كار دنيا مدان بجز بازى
كوش تا كار آخرت سازى
سعدا را بود غم عقبى
اشقيا را بود غم دُنيا
۲۶۵.هَلاكُ المَرْءِ في العُجْبِ .
آفت مرد عجب و خودبينى است
راحت اندر طريق مسكينى است
مرد كز عُجب كبرناك شود
هم در آن عجب خود هلاك شود
۲۶۶.هَرْبُكَ مِنْ نَفْسِكَ أنْفَعُ مِنْ هَرْبِكَ مِنَ الأسَدِ .
نفس بر آدمى بلاى بد است
مار شوم است و اژدهاى بد است
گر تو از نفس خود شوى ترسان
به كه از شير شرزه و غرّان
۲۶۷.هامَةُ المَرْءِ هِمَّتُهُ .
همت مرد پايه مرد است
هر كه را نيست ناجوانمرد است
همتت را اگر علوّ و علاست
از خدا جز خدا نشايد خواست