نظم نثر اللئالي - صفحه 325

[باب] الياء

۲۸۱.يأتيكَ ما قُدِّرَ لَكَ .

بى يقين است بنده را تدبير
باش راضى به حكمت تقدير

كآنچه مقدور تُوست آن زان بيش
به تو خواهد رسيد اى درويش

۲۸۲.يَعْمَلُ النَّمَّامُ في ساعَةٍ فِتْنَةَ أشْهُرٍ .

ساعتى فتنه سخن چينان
ماه ها مرد را كند پژمان

از سخن چين حذر نما زنهار
كه سخن چين بلاست در گفتار

۲۸۳.يَزيدُ الصَّدَقَةُ في العُمُرِ .

صدقه رد هر بلا باشد
دردها را همه دوا باشد

صدقه عمر را زياده كند
كار اگر بسته شد گشاده كند

۲۸۴.يَطْلُبُكَ الرِّزْقُ كَما تَطْلُبُهُ .

خويش را بهر رزق رنجه مدار
طالب حق شو اين طلب بگذار

كان چنانكه تو رزق جويى چُست
دان كه رزق تو نيز طالب تست

۲۸۵.يَأْمَنُ الخائِفُ إذا وَصَلَ إلى ما يَخافُهُ .

خوف از هر چه باشدت در دل
خوف برخاست چون شدى واصل

خوف مرد مسافر از درياست
چون به دريا رسيد، خوفش خواست

۲۸۶.يَصيرُ أمْرُ الصَّبُورِ إلى مُرادِهِ .

كارها را به صبر انديشند
صابران در ره خدا پيشند

هر كه در كارْ صبرْ پيش آرد
روى سوى مراد و خويش آرد

۲۸۷.يَبْلُغُ المَرءُ بِالصِّدْقِ مَنازِلَ الكِبارِ .

هر كه در صدق استوار بود
منزلش منزل كبار بود

هست صدق از منازل تحقيق
نعت پيغمبران بود صدّيق

صفحه از 327