طلاق - صفحه 4

2380

حِكمَةُ الطَّلاقِ ثَلاثا

الكتاب :

فَإِنْ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجا غَيْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَها فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يَتَراجَعا إِنْ ظَنَّا أَنْ يُقِيما حُدُودَ اللّهِ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ يُبَيِّنُها لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ». ۱

الحديث :

۱۱۳۳۸.الإمامُ الرِّضا عليه السلامـ لمّا سُئلَ عن العلّةِ التي من أجلِها لا تَحِلُّ المُطَلَّقَةُ لِلعِدَّةِ لِزَوجِها حتّى تَنكِحَ زَوجا غيرَهُ ـ: إنَّ اللّهَ تباركَ و تعالى إنّما أذِنَ في الطلاقِ مَرَّتَينِ، فقالَ عَزَّ و جلَّ : «الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْروفٍ أَوْ تَسْريحٌ بِإِحْسانٍ»۲
يَعنِي في التَّطليقَةِ الثالثةِ، و لِدُخُولِهِ فيما كَرِهَ اللّهُ عَزَّ و جلَّ لَهُ مِن الطلاقِ الثالثِ حَرَّمَها اللّهُ علَيهِ، فلا تَحِلُّ لَهُ مِن بعدُ حتّى تَنكِحَ زَوجا غَيرَهُ؛ لئلاّ يُوقِعَ الناسُ الاستِخفافَ بِالطلاقِ و لا تُضارَّ النِّساءُ . ۳

۱۱۳۳۹.عنه عليه السلامـ مِمّا كَتَبَ إلى محمّدِ بنِ سِنانٍ في عِلَّةِ الطلاقِ ثلاثا ـ: و عِلَّةُ الطلاقِ ثلاثا لِما فيهِ مِن المُهلَةِ فيما بينَ الواحِدَةِ إلى الثلاثِ؛ لرَغبَةٍ تَحدُثُ أو سُكونِ غَضَبٍ إن كانَ، و لِيَكُونَ ذلكَ تَخويفا و تَأديبا للنِّساءِ و زَجِرا لهُنَّ عن مَعصيَةِ أزواجِهِنَّ فَاستَحَقَّتِ المرأةُ الفُرقَةَ و المُبايَنَةَ لدُخُولِها فيما لا يَنبَغي مِن مَعصيَةِ زَوجِها، و عِلَّةُ تَحريمِ المرأةِ بعدَ تِسعِ تَطليقاتٍ فلا تَحِلُّ لَهُ أبدا عُقوبَةً؛ لئلاّ يُتَلاعَبَ بِالطلاقِ، و لا تُستَضعَفَ المرأةُ، و لِيَكُونَ ناظِرا في اُمورِهِ مُتَيَقِّظا مُعتَبِرا، و لِيَكونَ يائسا لَها مِن الاجتِماعِ بعدَ تِسعِ تَطلِيقاتٍ . ۴

2380

حكمت سه بار طلاق

قرآن :

«اگر [شوهر براى بار سوم] او را طلاق داد ، ديگر بر او حلال نيست تا آن كه با شوهرى جز او ازدواج كند و اگر [شوهر دوم] طلاقش داد ، اگر آن دو [همسر سابق ]پندارند كه حدود خدا را به پاى دارند ، گناهى بر آن دو نيست كه به يكديگر باز گردند . و اين حدود خداست كه ، براى گروهى كه دانايند ، بيان مى كند» .

حديث :

۱۱۳۳۸.امام رضا عليه السلامـ در پاسخ به اين سؤال كه چرا زن مطلّقه به طلاق عدّى۵، براى شوهر خود حلال نيست ، مگر اين كه با كس ديگرى ازدواج كند؟ ـفرمود : خداوند تبارك و تعالى تا دوبار اجازه طلاق داده است و فرموده : «طلاق، دو بار است ، آن گاه به شايستگى نگهداشتن يا به نيكى رها كردن» كه همان طلاق سوم است . از آن جا كه مرد با سوّمين طلاق، كارى كرده كه خداوند عزّ و جلّ خوش ندارد ، پس خداوند، آن زن را بر وى حرام كرد و ديگر بر او حلال نيست، مگر اين كه با مرد ديگرى ازدواج كند، تا مردم طلاق را سبك نگيرند و زنان زيان و لطمه نبينند.

۱۱۳۳۹.امام رضا عليه السلامـ به محمّد بن سنان درباره علت سه بار طلاق ـنوشت : علت مقرر شدن سه بار طلاق اين است كه از طلاق اوّل تا سوم فرصتى است براى آن كه ميل و رغبتى به از سر گرفتن زندگى زناشويى پيش آيد يا اگر عصبانيت و خشمى در كار بوده فروكش كند و نيز براى آن كه زنان ترسان و متنبّه شوند و از نافرمانى شوهرانشان باز ايستند ؛ زيرا زن از اين رو مستحق جدايى و طلاق شده است كه مرتكب عمل ناشايستِ نافرمانى از شوهرش گرديده است . علت حرمت ابدى زن بر مرد بعد از نُه طلاق اين است كه مرد، طلاق را بازيچه قرار ندهد و به زن زورگويى نكند و در كارهاى خود با چشم باز عبرت آموز بنگرد و بداند كه بعد از نُه طلاق از زندگى كردن با او براى هميشه محروم خواهد شد .

1.البقرة : ۲۳۰ .

2.البقرة : ۲۲۹ .

3.عيون أخبار الرِّضا : ۲/۸۵/۲۷ .

4.علل الشرائع : ۵۰۷/۱ .

5.طلاق عدّى يعنى آن مرد در عدّه طلاق به زن رجوع كند، بدون آن كه منتظر تمام شدن عدّه و ازدواج مجدّد با زن شود .

صفحه از 4