۰,۵۰۶۲.عنه عليه السلام : و اللّه ِ ، لَأظُنُّ أنَّ هؤلاءِ القَومَ سَيُدالونَ مِنكُم باجْتِماعِهِم على باطِلِهم و تَفَرُّقِكُم عن حقِّكُم . ۱
۰,۵۰۶۳.عنه عليه السلام : لا يَزالُ هذا الأمرُ في بَني اُمَيّةَ ما لم يَخْتلِفوا بَيْنَهُم . ۲
۰,۵۰۶۴.عنه عليه السلام : إنّ لِبَني اُمَيّةَ مِرْوَدا يَجْرونَ فيهِ ، و لَو قدِ اخْتَلَفوا فيما بَينَهُم ثُمَّ كادَتْهُمُ الضِّباعُ لَغَلبَتْهُم! ۳
۰,۵۰۶۵.عنه عليه السلام : ما اخْتَلفَتْ دَعْوَتان إلاّ كانتْ إحْداهُما ضَلالةً . ۴
۱۰۵۹
الاختِلافُ عُقوبَةٌ إلهِيَّةٌ
الكتاب :
قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعَا وَ يُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الاْياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ» . ۵
الحديث :
۰,۵۰۶۶.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنّي صَلَّيتُ صَلاةَ رَغْبَةٍ و رَهْبَةٍ و سألتُ ربّي ثَلاثا ، فأعطاني اثنَتَينِ و مَنَعني واحِدَةً ؛ سألتُهُ أنْ لا يَبْتَليَ اُمَّتي بالسِّنينَ ففَعَلَ ، و سألتُهُ أنْ لا يُظْهِرَ علَيهِم عَدُوَّهُم ففَعَلَ ، و سألتُهُ أنْ لا يَلْبِسَهُم شِيَعا فأبى علَيَّ . ۶
۰,۵۰۶۲.امام على عليه السلام : به خدا سوگند ، گمان مى كنم كه اين قوم بزودى بر شما چيره شوند ؛ زيرا آنان بر باطل خود همداستانند و شما در حقّ خود دچار تفرقه و پراكندگى هستيد.
۰,۵۰۶۳.امام على عليه السلام : تا زمانى كه ميان بنى اميه اختلاف نيفتد، حكومت پيوسته در دست آنان خواهد بود.
۰,۵۰۶۴.امام على عليه السلام : بنى اميه را مهلتى است كه در آن مى تازند، و آن گاه كه در ميانشان اختلاف افتد، [چنان دچار ضعف خواهند شد كه ]كفتارها بر آنان چيره گردند!
۰,۵۰۶۵.امام على عليه السلام : هيچ گاه دو دعوت بر خلاف يكديگر نشد مگر اين كه يكى از آن دو [دعوت به ]گمراهى بود .
۱۰۵۹
اختلاف، كيفرى الهى است
قرآن :
«بگو : او قادر است كه از فراز سرتان يا از زير پاهايتان عذابى بر شما بفرستد يا شما را گروه گروه در هم افكند و خشم و كين گروهى را به گروه ديگر بچشاند . بنگر كه آيات خدا را چگونه گوناگون بيان مى كنيم . باشد كه بفهمند».
حديث :
۰,۵۰۶۶.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : من نماز بيم و اميد گزاردم و سه چيز از پروردگارم طلبيدم كه دو تاى آنها را به من داد و يكى ديگر را نداد. از خداوند خواستم امّت مرا به قحطى گرفتار نكند ، پذيرفت . خواستم دشمنشان را بر آنان چيره نگرداند پذيرفت. خواستم كه جامه پراكندگى بر آنان نپوشاند، نپذيرفت.
۱.نهج البلاغة : الخطبة ۲۵ .
۲.كنز العمّال : ۳۱۷۵۴ .
۳.نهج البلاغة : الحكمة ۴۶۴ .
۴.نهج البلاغة : الحكمة ۱۸۳ .
۵.الأنعام : ۶۵ .
۶.كنز العمّال : ۳۱۰۹۸ .