بزرگداشت - صفحه 441

۰.13226.بحار الأنوار عن أبي ذَرٍّ رحمه الله : رَأيتُ سَلمانَ و بِلالاً يُقبِلانِ إلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله إذ انكَبَّ سَلمانُ عَلى قَدَمِ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يُقَبِّلُها ، فزَجَرَهُ النّبِيُّ صلى الله عليه و آله عَن ذلكَ ، ثُمّ قالَ لَهُ : يا سَلمانُ ، لا تَصنَعْ بي ما تَصنَعُ الأعاجِمُ بِمُلوكِها ، أنا عَبدٌ مِن عَبيدِ اللّه ِ آكُلُ مِمّا يَأكُلُ العَبدُ ، و أقعُدُ كَما يَقعُدُ العَبدُ . ۱

۰.13227.تنبيه الخواطر عَن أنَسَ : لَم يَكُن شَخصٌ أكرَمَ عَلَى اللّه ِ مِن رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، كُنّا إذا رَأيناهُ لَم نَقُمْ لَهُ لِما نَعلَمُ مِن كَراهَتِهِ ذلكَ. ۲

۰.13228.نهجُ البلاغة : قالَ [ أميرُ المُؤمنينَ] عليه السلام و قَد لَقِيَهُ عندَ مَسيرِهِ إلَى الشّامِ دَهاقينُ الأنبارِ فَتَرَجَّلوا لَهُ وَ اشتَدُّوا بَينَ يَدَيهِ ، فقالَ : ما هذا الّذي صَنَعتُموهُ ؟ فَقالوا : خُلقٌ مِنّا نُعَظِّمُ بِهِ اُمَراءَنا ، فقالَ : وَ اللّه ِ ما يَنتَفِعُ بِهذا اُمَراؤكُم ! و إنَّكُم لَتَشُقُّونَ عَلى أنفُسِكُم في دُنياكُم ، و تَشقَونَ بِهِ في آخِرَتِكُم ، و ما أخسَرَ المَشَقَّةَ وَراءَها العِقابُ ، و أربَحَ الدَّعَةَ مَعَها الأمانُ مِنَ النّارِ ! ۳

۰.13229.شرح نهج البلاغة : و في نقلٍ : أنَّهُ عليه السلام مَرَّ بِالأنبارِ فاستَقبَلَهُ دَهاقينُها ... فلَمّا استَقبَلوهُ نَزَلوا عَن خُيولِهِم ثُمّ جاؤوا يَشتَدُّونَ مَعَهُ ، ... فقالَ (لَهُم) : ما هذِهِ الدَّوابُّ الّتي مَعَكُم و ما أرَدتُم بِهذا الّذي صَنَعتُم ؟ قالوا : أمّا هذا الّذي صَنَعنا فهُوَ خُلقٌ مِنّا نُعَظِّمُ بِهِ الاُمَراءَ ، و أمّا هذِهِ البَراذِينُ فهَدِيَّةٌ لَكَ ، و قَد صَنَعنا لِلمُسلِمينَ طَعاما و هَيَّأنا لِدوابِّكُم عَلَفا كَثيرا ، فقالَ عليه السلام : أمّا هذا الّذي زَعَمتُم أنَّهُ فيكُم خُلقٌ تُعَظِّمونَ بِه الاُمَراءَ فوَ اللّه ِ ما يَنفَعُ ذلِكَ الاُمَراءَ ، و إنَّكُم لَتَشُقُّونَ بِهِ عَلى أنفُسِكُم و أبدانِكُم فَلا تَعودوا لَهُ ، و أمّا دَوابُّكُم هذِهِ فإن أحبَبتُم أن آخُذَها مِنكُم و أحسُبَها لَكُم مِن خَراجِكُم أخَذناها مِنكُم ، و أمّا طَعامُكُمُ الّذي صَنَعتُم لَنا فإنّا نَكرَهُ أن نَأكُلَ مِن أموالِكُم إلاّ بِثَمَنٍ . ۴

۰.13226.بحار الأنوار : سلمان و بلال را ديدم كه به سوى پيامبر صلى الله عليه و آله مى آيند.ناگاه سلمان روى پاى رسول خدا صلى الله عليه و آله افتاد و شروع به بوسيدن آن كرد. پيامبر صلى الله عليه و آله او را از اين كار باز داشت و سپس به او فرمود: اى سلمان! رفتارى را كه عجمها با شهرياران خود مى كنند با من نكن. من بنده اى از بندگان خدا هستم و مانند بنده غذا مى خورم و مانند بنده نشست و برخاست مى كنم.

۰.13227.تنبيه الخواطر : هيچ شخصى نزد خداوند گراميتر از رسول خدا صلى الله عليه و آله نبود. با اين حال وقتى آن حضرت را مى ديديم، برايش بلند نمى شديم چون مى دانستيم كه از اين كار خوشش نمى آيد.

۰.13228.نهج البلاغه : امام على عليه السلام ـ در مسير سفر شام به زمين داران انبار كه از مركب هايشان پياده شدند و در برابر ايشان دويدند ـ فرمود : اين چه كارى است كه مى كنيد؟ عرض كردند: رسمى است كه با آن زمام داران خود را احترام مى نهيم. حضرت فرمود: سوگند به خدا كه زمام داران شما از اين كار سودى نمى برند و شما نيز در دنيا خود را به رنج مى افكنيد و در آخرت به سبب اين رفتار شور بخت مى شويد و چه زيانبار است رنج و مشقّتى كه در پى آن كيفر باشد و چه سودمند است آسودگيى كه ايمنى از آتش آورد!

۰.13229.شرح نهج البلاغه : در نقلى آمده است: در هنگام عبور امام على عليه السلام از شهر انبار ، زمين داران آن جا به استقبال ايشان آمدند و از مركب هايشان پياده شده شروع به دويدن در كنار آن حضرت كردند. امام فرمود: اين ستوران كه با خود داريد چيست و مقصودتان از اين كارى كه كرديد چيست؟ عرض كردند: اين كارى كه كرديم رسمى است كه با آن اميران خود را احترام مى نهيم و اين استرها پيشكشى است براى شما. ما براى مسلمانان غذا تدارك ديده ايم و براى چارپايانتان علوفه زيادى فراهم آورده ايم. حضرت فرمود: امّا اين كه گفتيد اين رسمى است كه با آن اميرانتان را احترام مى نهيد، به خدا سوگند كه اين كار ، اميران شما را سود نمى بخشد و شما با اين كار جسم و جانتان را به رنج مى افكنيد، بنا بر اين، اين عمل را تكرار نكنيد . و اما اين چارپايانتان ، اگر دوست داريد كه آنها را قبول كنيم و جزو خراج شما حساب كنيم، مى پذيريم و اما آن غذايى كه برايمان تهيه ديده ايد، ما خوش نداريم از مال شما چيزى بخوريم، مگر اين كه بهايش را بپردازيم.

1.بحار الأنوار : ۷۶/۶۳/۳.

2.تنبيه الخواطر : ۲/۲۲۹.

3.نهج البلاغة : الحكمة ۳۷.

4.شرح نهج البلاغة : ۳/۲۰۳ ، انظر تمام الخبر .

صفحه از 445