عيون الاخبار في مناقب الاخيار(منتخب) - صفحه 232

او به شيعه يا رافضه ديده نمى شود ؛ بلكه در اين منابع ، هيچ گونه قدح يا تضعيف و يا جرح و نقدى درباره وى مشاهده نمى گردد .
5) در هيچ يك از منابع اصلى تراجم و رجال شيعه تا دوره معاصر ، نامى از وى نرفته است . ۱
6) حضور او در دربارهاى سمرقند و بغداد (به عنوان مشاور يا سفير) ، مؤيّد اهل سنّت بودن اوست .
7) حديث گفتن او در سال هاى پيش از مرگش در دو جامع نيشابور ، مؤيّد شافعى بودن اوست ؛ چرا كه در اين روزگار (دوره دوم وزارت خواجه نظام الملك طوسى ، مؤسس نظاميه نيشابور) ، نيشابور ، مركز اصلى فقه و حديث شافعى در شرق جهان اسلام بود . نظاميه نيشابور ، پايگاه ترويج مذهب شافعى شمرده مى شد و دو امام بزرگ شافعيان : امام الحرمين عبدالملك جُوَينى (م478ق) و ابوالقاسم عبدالكريم قُشَيرى (م465ق) در اين شهر ، كرسى درس داشتند .
8) اگر نسبت كتاب عيون الأخبار را به وى بپذيريم ، اهل سنّت بودن او قطعى خواهد شد ؛ چرا كه : اوّلاً بسيارى از احاديث اين

1.تنها دو تن از علماى شيعه از ميان معاصران ما : شيخ آقا بزرگ تهرانى در طبقات أعلام الشيعة (ج۵ ، ص۱۴۸) و سيد عبدالعزيز طباطبايى در معجم أعلام الشيعة (ص۴۲۰ و ۱۱۰) وى را در شمار اعلام شيعه آورده اند كه هيچ مستندى بر ادّعاى خود ، ارائه ننموده اند و احتمالاً به صرف «حسينى علوى» بودن او ، شيعه اش شمرده اند (باز هم در اين باره سخن خواهيم گفت) . گفتنى است كه احتمالاً اين عبارت شيخ آقا بزرگ : «تخرّج بالخطيب و روى نسخة الخطب عنه» (طبقات أعلام الشيعة ، ج۵ ، ص۱۸۴) ، تصحيف همان عبارت سمعانى است كه ذهبى در سير أعلام النبلاء و تاريخ الإسلام آورده است : «تخرّج بالخطيب وسمع عنه الخطيب» .

صفحه از 261