ستايش - صفحه 442

۰.18709.عنه عليه السلام : طَلَبُ الثّناءِ بغَيرِ استِحقاقٍ خُرقٌ . ۱

۰.18710.عنه عليه السلام : اِلصَقْ بأهلِ الوَرَعِ و الصِّدقِ ، ثُمّ رُضهُمْ على ألاّ يُطروكَ ، و لا يُبَجِّوكَ بباطِلٍ لَم تَفعَلْهُ ؛ فإنَّ كَثرَةَ الإطراءِ تُحدِثُ الزَّهوَ ، و تُدني مِن العِزَّةِ (الغِرَّةِ) . ۲

۰.18711.الإمامُ العسكريُّ عليه السلام : مَن مَدَحَ غَيرَ المُستَحِقِّ فَقَد قامَ مَقامَ المُتَّهَمِ . ۳

3594

ذَمُّ الفَرَحِ بِالمَدحِ

۰.18712.الإمامُ الباقرُ عليه السلام : إن مُدِحتَ فلا تَفرَحْ ، و إن ذُمِمتَ فلا تَجزَعْ و فَكِّرْ فيما قيلَ فيكَ ، فإن عَرَفتَ مِن نَفسِكَ ما قيلَ فيكَ فَسُقوطُكَ مِن عَينِ اللّه ِ جَلَّ و عَزَّ عِندَ غَضَبِكَ مِنَ الحَقِّ أعظَمُ علَيكَ مُصيبَةً مِمّا خِفتَ مِن سُقوطِكَ مِن أعيُنِ النّاسِ ، و إن كُنتَ على خِلافِ ما قيلَ فيكَ فثَوابٌ اكتَسبتَهُ مِن غَيرِ أن يَتعَبَ بَدَنُكَ .
و اعلَمْ بأنّكَ لا تكونُ لنا وَلِيّا حتّى لَوِ اجتَمعَ علَيكَ أهلُ مِصرِكَ و قالوا : إنّكَ رجُلُ سَوءٍ لَم يَحزُنْكَ ذلكَ ، و لَو قالوا : إنّكَ رجُلٌ صالِحٌ لَم يَسُرَّكَ ذلكَ ، و لكنِ اعرِضْ نَفسَكَ على كِتابِ اللّه ِ ؛ فإن كنتَ سالِكا سَبيلَهُ ، زاهِدا في تَزهِيدِهِ ، راغِبا في تَرغيبِهِ، خائفا مِن تَخويفِهِ ، فاثبُتْ و أبشِرْ ، فإنّهُ لا يَضُرُّكَ ما قيلَ فيكَ ، و إن كنتَ مُبائنا للقُرآنِ فما ذا الّذي يَغُرُّكَ مِن نَفسِكَ ؟ ! ۴

۰.18709.امام على عليه السلام : انتظار ستايش داشتن، بى آن كه استحقاقش را داشته باشى، حماقت است.

۰.18710.امام على عليه السلام نوشت : به اهل پارسايى و راستى بپيوند و آنها را چنان تربيت كن كه در ستايش تو اغراق نكنند و با ستودن كارى كه نكرده اى دلشادت نسازند؛ زيرا كه ستايش زياد، خودپسندى آرَد و به سركشى و تكبّر كشانَد.

۰.18711.امام عسكرى عليه السلام : هر كس فردى را كه استحقاق ستايش ندارد بستايد، خود را در مقام اتهام و بدگمانى قرار داده است.

3594

نكوهشِ شاد شدن از ستايش

۰.18712.امام باقر عليه السلام فرمود : اگر ستايش شدى، شاد مشو و اگر نكوهش شدى، بيتابى مكن و پيرامون آنچه درباره تو گفته شده است بينديش. اگر ديدى كه آنچه گفته اند در تو هست، مصيبت افتادن از چشم خداوند عزّ و جلّ، به سبب خشمناك شدنت از حقيقت، بزرگتر از مصيبت افتادنت از چشم مردم است كه از آن مى ترسى و اگر خلاف آن چيزى باشى كه گفته اند، اين خود ثوابى است كه بى رنج به دست آورده اى.
و بدان كه تو دوست [و پيرو ]ما نيستى مگر آن گاه كه اگر همه همشهريانت بر ضد تو همداستان شوند و بگويند: تو مرد بدى هستى، اين سخن تو را اندوهگين نسازد و اگر بگويند: تو مرد خوبى هستى، اين سخن شادمانت نگرداند. بلكه خودت را با قرآن بسنج، اگر پوينده راه آن بودى و به آنچه به بى اعتنايى بدان فراخوانده است بى اعتنا و به آنچه بدان ترغيب كرده است راغب بودى، پس پايدارى كن و خوش باش؛ زيرا كه آنچه درباره تو گفته شده به تو زيانى نرساند و اما اگر از قرآن جدا بودى، چرا بايد فريب نفست را بخورى.

1.غرر الحكم : ۵۹۹۲.

2.نهج البلاغة : الكتاب : ۵۳ .

3.أعلام الدين : ۳۱۳.

4.تحف العقول : ۲۸۴.

صفحه از 447