مطالعه کتاب خرید کتاب دانلود کتاب
عنوان کتاب : کتب اربعه شيعي (چيستي و چرايي)
ناشر : شرکت سهامي کتابهاي جيبي (وابسته به مؤسسه انتشارات اميرکبير)
نوبت چاپ : اول
تاریخ انتشار : 1391
جستجو در Lib.ir

کتب اربعه شيعي (چيستي و چرايي)

کتاب حاضر از سري مجموعه آفتاب معرفت، به معرفي و بررسي کتب اربعه شيعي مي پردازد. نگارنده در اين پژوهش بر آن است تا ضمن بررسي تاريخي گذرااز برخي دوره هاي فقه امامي، به قصد شناختي مرکزنگر به کتب اربعه و شناختي محيط نگر به جايگاه آنها، اين کتب چهارگانه را بررسي کند.

کتب اربعه شيعي(چيستي و چرايي)
به کوشش: دکتر علي اکبر ولايتي
کتاب حاضر از سري مجموعه آفتاب معرفت، به معرفي و بررسي کتب اربعه شيعي مي پردازد. نگارنده در اين پژوهش بر آن است تا ضمن بررسي تاريخي گذرااز برخي دوره هاي فقه امامي، به قصد شناختي مرکزنگر به کتب اربعه و شناختي محيط نگر به جايگاه آنها، اين کتب چهارگانه را بررسي کند. از اين رو در سه فصل به اين مهم پرداخته است.
فصل اول پيشينه تاريخي آن بررسي و تبيين شده است، در اين فصل ضمن درآمدي بر اين مبحث، سه موضوع مورد کنکاش و مطالعه قرار گرفته است، يکي از اينموضوعات، گذري بر مباني انديشه فقهي در محافل شيعي است، که در ذيل آن به مفهوم و جايگاه نص نزد شيعيان و نيز گردآوري نخستين مجموعه هاي حديث شيعي، اشاره شده است.
پاي بندي عالمان شيعه به آثار مدون چهارگانه اي که در طول تاريخ فقه شيعي اغلب شهرت فراوان داشته اند، دست کم دو پرسش اوليه را به ذهن متبادر مي کند،؛ نخست چيستي اين آثار چهارگانه است و دريافتن شناختي از اين کتابها و مؤلفان آنها؛ دوم چرايي التفات فراوان به اين آثار در دهه ها و قرن هاي متوالي است. ارزشمندي اين آثار در انديشه فقاهتي، روايتي شيعه به گونه‌اي است که بايد آنها را در شمار اصلي‌ترين منابع فقهي در نظر آورد و به همين علت لزوم توجهي خاص به اين مدونه‌ها انکارناپذير است، به نظر مي رسد براي يافتن درک دقيقي از جايگاه اين آثار و چرايي بروز چنين پايگاه ارزشمندي، ناگزير بايد به تاريخ انديشه شيعي در زمينه فقه درايي و روايي نگاهي هر چند گذرا کرد، تا از اين رهگذر امکان ارتباط مخاطب با موضوع اصلي کتاب حاضر فراهم آيد، براي نيل به اين هدف شناخت پايه هاي اصلي فقه شيعه بر اساس پيشينه اعتقادات مذهبي نخستين مرحله است.
آشنايي با مکاتب گوناگون فقهي، که در قرون نخست در ميان محافل شيعه رواج داشته است، گام بعدي در اين پژوهش است، به گفته نويسنده اهميت اين موضوع چنان است که بسياري از عالمان درآن به بحث و گفت و گو پرداخته اند و آثاري نيز تدوين کرده اند که بر اساس آن به طبقه بندي اين مکاتب بپردازند.در فصل اول اين نوشتار، با به دست آوردن شناختي از دوره هاي تاريخي فقه شيعه در قرن هاي نخست براي راهيابي به بحث اصلي ابزار اوليه مهيا خواهد شد.
همه مذاهب فقهي اسلام، براي به دست آوردن احکام شرعي، ناگزير از در اختيار داشتن منابعي هستند که بر اساس آنها بتوانند در زمينه هاي گوناگون عبادات، معاملات، و غيره به صدور حکم بپردازند، اين منابع، که از آنها نخست عنوان ادله فقه ياد مي شود نزد شيعيان عبارتند از، قرآن کريم، حديث، اجماع و عقل...
نويسنده پيش از ورود به بحث مفهوم و جايگاه نص نزد شيعيان، در شناختي از حديث، به وصفي هرچند گذرا در فهم چيستي اين بخش از دانش اسلامي مي پردازد، بر اين اساس مي نويسد، در صدر اسلام، پس از متن قرآن کريم و سخنان حضرت پيامبر(ص) همه علوم به نحوي با حديث توأم شد، تاريخ و سيره شاخه اي از حديث بود که حتي در آثار نخستين در زمينه حديث هم چنان تفکيک نشده بود و عملا هر آنچه تحت عنوان کلي مغازي و سيره ها و تواريخ به تنهايي تدوين مي شد؛ در واقع همان رواياتي بود که با سلسله سند آن نقل مي شد، به ويژه آنچه به رسول گرامي(ص) ارتباط پيدا مي کرد، در اين موارد اغلب ياران پيامبر اسلام و ياران صحابه و کساني که آن صحابه را درک کرده بودند، راوي اين احاديث بودند، اين شيوه تقريبا در باره همه علوم مصداق داشت و..
به نقل از کتاب حاضر، دانش امامان، که با حضرت علي(ع) آغاز شد، معمولا به دست ياران و پيروان ايشان به صورت شفاهي و گاه نوشتاري گردآوري مي شد؛ اين روند در عصر صادقين( امام محمد باقر و جعفر صادق(ع)) بيش ترين نمود را داشت به ويژه با توجه به گستردگي شاگردان مکتب امام جعفر صادق(ع) که حتي منابع، رقمي بالغ بر چهار هزار نفر را ياد کرده اند، در اين حال ناقلان حديث در قرن هاي نخستين با برخوردي ويژه در برابر گردآوري صحيح ترين احاديث، به تدوين اصل حديثي همت گماشتند، اصطلاح اصل در واقع، اشاره به نسخه ها و نوشته هايي دارد که مستقيما از معصوم(ع)  نقل يا شنيده شده باشد، اين اصل ها، در مجموعه هاي حديثي چهارصد گانه اي گرد آمد، بر اين اساس عملا مناط صحت و درستي حديث نزد محدثان نسل هاي بعد، وجود آن در يکي از اين اصول بود، اين مجموعه ها که به اصول اربععائه شهرت دارد و زمينه هاي گوناگوني از احکام و سنن و مواعظ و ادعيه و تفسير احاديث را در بر دارد، زماني معتبر است که از زبان معصوم(ص) صادر شده باشد، و از طريق متصل مشايخ به شکل زنجيره روايي به آن بزرگواران برسد.
فصل دوم از کتاب حاضر، به معرفي کتب اربعه در همه سطوح آن، با عنوان قرن چهارم و پنجم هجري، عصر تدوين کتب اربعه، پرداخته شده است:  کتب اربعه مجموعه اي از چهار کتاب حديثي شيعي، تدوين يافته، در قرون چهارم و پنجم است، اين آثار که گردآورندگان آنها از بزرگان طراز اول علم و انديشه شيعي بودند، عبارتند از، الکافي کليني، من لا يحضره الفقيه شيخ صدوق، التهذيب و الاحکام و الاستبصار شيخ طوسي، کتاب هايي که در دوره هاي بعد نزد اماميه به کتب اربعه شهرت يافتند، اين آثار همچون گوهري گرانقدرند که در طول تاريخ اماميه نزد گروه هاي گوناگون مذاهب و مکاتب شيعي کاملا معتبر بوده است، و از آن رو که بخش گسترده اي از متون ديني و مذهبي در اين آثار جمع شده است، نزد عالمان امامي ارزشي فزاينده دارد..
در بررسي يکي از اين کتب به نام الکافي، آمده است، الکافي نخستين کتاب از مجموعه کتب اربعه تأليف محمد بن بعقوب کليني است، اين اثر يکي از مهم ترين و معتبرترين آثارحديثي شيعه است، که بر سه بخش منقسم است، بخش نخست آن، اصول، شامل روايات اعتقادي شيعه، بخش دوم آن فروع در بردارنده روايات فقهي است و بخش سوم، روضه که حاوي احاديث متفرقه است.
در نگاهي کلي بر شاکله اين اثر مي توان گفت که تعداد روايات کتاب الکافي بر اساس شمارش کساني همچون، شيخ يوسف بحراني، علامه مجلسي و برخي ديگر حدود شانزده هزار برآورد شده است، اختلافي که ميان ايشان در شمارش و نتيجه نهايي رقم روايات است. به علت تفاوت در شيوه و سبک شمارش روايات آنهاست که به چگونگي برشماري اساتيد روايات مربوط مي شود، اگر چه براساس سلسله هاي روايي اسناد موجود در کتاب مي توان از مشايخ حديثي که کليني از آنها روايت کرده فهرست نسبتا مفصلي به دست آورد..
در تحليل و بررسي کتاب الکافي به منزله يکي از امهات کتب شيعه، پس از آشنايي با شاکله آن بايد دانست که از نظر سبک وسياق، اين کتاب سبک جامعي دارد، يعني در بردارنده احاديث معصومين از پيامبر(ص) و اهل بيت(ع)، کتاب الکافي در ميان کتب اربعه از نظر احاطه و اشتمال بر فقهيات و عقايد منحصر به فرد است و کليني موفق شده است با جمع آوري روايات در هر باب، اثري بديع و کم نظير خلق کند، شايد به همين علت است که بسياري از نويسندگان بعدي، کليني را از منظر ضبط و اتقان ستايش مي کنند.
در ادامه نيز نگارنده، ضمن نقد از آثار وي مي نويسد، از مباحثي که اغلب باعث نقد جدي بر الکافي کليني شده است و به ويژه در پژوهش هاي معاصر نمود جدي يافته است، عبارت از آن است که اساتيد و متون الکافي از منظر علم الحديثي و ميزان صحت احاديث آن تا چه اندازه اعتبار دارد، در يک تقسيم بندي سنتي و پذيرفته از احاديث به صورت صحيح، حسن، قوي، ضعيف و غيره، احاديث الکافي همه انواع اين دست احاديث را داراست.
در فصل بعدي اثر حاضر نگاهي شده است به مکتب حله، به عنوان بازگشت و بازنگري به امهات، که رواج آثار متقدم و بروز نظريه کتب خمسه، کتب اربعه به عنوان جايگاه و رواج در آثار قرون بعد، آغاز تدوين آثاري با محوريت کتب اربعه و.. از مباحث مطروحه در اين فصل از کتاب مي باشد.
در اين قسمت از نوشتار حاضر، به روند اعتبار کتب اربعه در قرون بعد، با دو رويکرد متفاوت، رواج و شرح و حاشيه نويسي، اشاره شده است، در آخر نيز براي فزوني آگاهي مخاطبان از آثار متأخر با گذر از کتب اربعه متقدم شيعي، آثاري را که محاذات آن ها در قرون متأخر به دست برخي از بزرگان علم و دانش امامي تدوين شده است معرفي مي شود؛ آثاري که در محافل حوزه و دانشگاه تحت عنوان کتب اربعه متأخر اشتهار دارد.
در مقدمه اين فصل مي خوانيم، تأثير تاريخ سياسي و نظامي در بسياري از امور فرهنگي جوامع بشري، امري واقع است و نمي توان از آن چشم پوشيد، چندان دور از واقعيت نيست اگر دست کم در نامبري يکي از مکاتب مهم شيعي، مکتب حله، رخداد تاريخي حمله مغولان به سرزمين هاي اسلامي را مؤثر بدانيم؛ چه به علت برخي ناامني هاي پديد آمده در بسياري از سرزمين هاي مرکزي واز سويي در امان ماندن شهر حله از حملات قوم مغول، اين ديار، مکاني شد براي جذب طالبان علم و نشاط علمي در آن بروز يافت، در همين عصر و در آن ديار محفلي از انديشمندان بزرگ شيعي گرد آمدند که نام بسياري از آنها در رأس انديشه وران امامي جاي دارد. ايشان نه تنها اسباب آن را فراهم ساختند تا مدرسه اي در آن شهر ابقا شود، بلکه پايه ريزي يکي از مکاتب مهم تاريخ شيعه را نيز سبب شدند، امام برخي از عالمان اين عصر، همچون محقق حلي، علامه حلي، شهيد اول و شهيد ثاني در اين مکتب براي هميشه تاريخ امامي مي درخشد، در اين مکتب ضمن کثرت آراي فقيهان در موضوعات مذهبي نه تنها انتظام در تبويب مباحث فقهي بروزي آشکار يافت، بلکه حرکتي در مسير التفاتي دو چندان به روايات معصومين آغاز شد، ادامه اين روند در نهايت عنايتي هر چه بيش تر به مجموعه هاي حديثي هم چون کتب اربعه بود.
از اوايل قرن دهم زمينه هاي رجوعي دوباره يا به نوعي احياي مکتب اهل حديث در ميان اماميه مهيا شده بود، آزادي بيشتر در فقه در ميان بسياري از بزرگان مذهب اقبالي عام يافته بود، شهيد ثاني در ذم پيروي از سلف و پيشينيان بدون تحقيق در استدلالات ايشان آثاري تأليف کرد، اين راهي بود که شاگرد وفادارش حسين بن عبد الصمد عاملي نيز با تأليف رساله اي در همين باب آن را ادامه داد.