ویژه‌نامه قرآن - صفحه 19

به جاى ذكر اسامى آنها يكى پس از ديگرى ، از عبارت : «بإسناده (با سندش)» در صدر و «عن آبائه (از پدرانش)» در پانوشت، استفاده مى‏كنيم كه بيانگر اين اتّصال است.
چهار . هر گاه در منبع، از مروىٌّ عنه (گوينده اصلى حديث) ، صراحتاً نام برده نشده باشد ، بلكه فقط كُنيه يا لقب او ذكر شده باشد (مثل : ابو الحسن ، ابو محمّد، العبد الصالح و...) ، چنانچه مقصود از آن كنيه يا لقب را احراز كنيم ، نام مروىٌّ عنه را هم مى‏آوريم ، و اگر احراز نكنيم ، به همان نحو كه آمده ، يعنى با كنيه يا لقب ، ذكر مى‏نماييم و در پانوشت ، احتمالات مطرح در مورد قائل حديث را مى‏آوريم .
پنج . هر گاه در پانوشت ، بعد از منبع دوم يا منبع پس از آن ، نام قائل (مَروىٌّ عنه) را ذكر كنيم ، اين ، بدان معناست كه حديث در اين منبع ، از هموست و نه از ديگرى كه در صدر حديث ، ياد شده است ؛ و هر گاه پس از نام قائلِ ياد شده در پانوشت ، عبارت «عنه صلى اللَّه عليه و آله» يا «عنه عليه السلام» را بياوريم ، اين ، بدان معناست كه اين قائل، حديث را به‏كسى كه در صدر حديثْ نام برده شده ، اِسناد داده است.
7 . چنان كه آمد ، در تدوين و نگارش اين مجموعه و نيز ديگر دانش‏نامه‏هاى تدوين شده در اين پژوهشكده ، از روش موضوعى پيروى مى‏كنيم كه اين ، خود ، بُرش متون معيّنى از گزارش‏هاى مربوط به موضوع مورد نظر را اقتضا مى‏كند . اين نكته ، يكى از اصولى است كه براى پرهيز از تكرار ، نمى‏توان از آن صرف نظر كرد ، مخصوصاً در متن‏هاى طولانى . ما همواره مى‏كوشيم تا آن بُرش نقل شده ، كامل ، تام و خالى از ابهام باشد ، هر چند با آوردن توضيحات لازم در آغاز متن ، و البته با رعايت زيبايىِ سياق و وارد نيامدن خدشه‏اى به نظم متن .
بنا بر اين ، صدر حديث - كه نوشته ماست - ، در واقع ، مكمّل متن است ، به طورى كه بدون آن ، گاه فهم حديث ، ناممكن مى‏شود ، و گاهى اوقات هم اين صدر

صفحه از 134