الحديث :
۰.17003.رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنّما أنا بَشَرٌ، و لَعلَّ بعضَكُم أن يكونَ ألحَنَ بحُجَّتِهِ مِن بَعضٍ ، فَمَن قَضَيتُ لَهُ مِن حَقِّ أخيهِ فإنّما أقطَعُ لَهُ قِطعَةً مِن نارٍ . ۱
۰.17004.معاني الأخبار : اختصَمَ رَجلانِ إلى النّبيِّ صلى الله عليه و آله في مَواريثَ و أشياءَ قد دَرَسَتْ، فقالَ النّبيُّ صلى الله عليه و آله : لعلَّ بعضَكُم أن يكونَ ألحَنَ بحُجَّتِهِ مِن بَعضٍ ، فَمَن قَضَيتُ لَهُ بشيءٍ مِن حَقِّ أخيهِ فإنّما أقطَعُ لَهُ قِطعَةً مِن النارِ ، فقالَ لَهُ كُلُّ واحِدٍ مِن الرَّجُلَينِ : يا رسولَ اللّه ِ ، حَقّي هذا لِصاحبي ؟ فقالَ : و لكنِ اذهَبا فَتَوَخَّيا ثُمّ اسْتَهِما ثُمّ ليُحَلِّلْ كلُّ واحِدٍ مِنكُما صاحِبَهُ . ۲
۰.17005.تنبيه الخواطر : اختصمَ امرؤَ القيس وَ رَجلٌ إلى رسولِ اللّه ِ في أرضٍ ، قالَ : أ لكَ بَيِّنَةٌ ؟ قالَ : لا، قالَ : فَيَمِّنْهُ ، قالَ : إذَن و اللّه ِ يَذهَبُ بأرضي ! قالَ : إن ذَهَبَ بأرضِكَ بيَمينِهِ كانَ ممَّن لا يَنظُرُ اللّه ُ إلَيهِ يَومَ القِيامَةِ و لا يُزَكِّيهِ و لَهُ عَذابٌ أليمٌ . قالَ : فَفَزِعَ الرجُلُ وَ رَدَّها إلَيهِ . ۳
حديث :
۰.17003.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : جز اين نيست كه من هم يك بشر هستم و اى بسا كه بعضى از شما در اقامه حجّت و دليل از ديگرى زبان آورتر باشد [و حكم مرا به نفع خويش گرداند]. پس، هر كس كه من [بر اساس بيّنه] از حق برادرش به نفع او حكم دهم، در حقيقت تكّه اى آتش در اختيار او مى گذارم.
۰.17004.معانى الأخبار : دو نفر درباره ارثيه و مقدارى اشياى فرسوده با هم اختلاف پيدا كردند و براى داورى نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رفتند، حضرت فرمود : ممكن است كه يكى از شما در اقامه حجت و دليل از ديگرى زبان آورتر باشد. پس، هر كس كه من از حق برادرش به نفع او حكم دهم، در حقيقت تكه اى آتش در اختيارش مى گذارم. در اين هنگام هر يك از آن دو مرد عرض كرد: اى رسول خدا! من حقّم را به طرفم بخشيدم. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: نه، بلكه برويد و حق جويانه اموال را قسمت كنيد و آن گاه قرعه زنيد و سپس يكديگر را حلال كنيد.
۰.17005.تنبيه الخواطر : امرؤ القيس با مردى بر سر زمينى دعوا داشت و نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله براى داورى رفته بود حضرت فرمود : بيّنه (شاهدى) دارى؟ عرض كرد: خير. فرمود: پس او را سوگند ده. امرؤ القيس عرض كرد: در اين صورت زمين مرا مى برد. فرمود: اگر با سوگندش زمين تو را ببرد، از كسانى خواهد بود كه خداوند در روز قيامت به وى نمى نگرد و اعمالش را نمى پذيرد و عذابى دردناك دارد. آن مرد به وحشت افتاد و زمين را به امرؤ القيس برگرداند.