پدر و فرزند - صفحه 495

۰.22668.كنز العمّال عن عائشة : قال رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : بَينا أنا في الجَنَّةِ إذ سَمِعتُ قارئا ، فقُلتُ : مَن هذا ؟ قالوا : حارِثَةُ بنُ النُّعمانِ ، فقالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : كذلكَ البِرُّ ، كذلكَ البِرُّ ، و كانَ أبَرَّ النّاسِ باُمِّهِ . ۱

۰.22669.الإمامُ زينُ العابدين عليه السلام : جاءَ رَجلٌ إلى النبيِّ صلى الله عليه و آله فقالَ : يا رسولَ اللّه ِ ما مِن عَمَلٍ قَبيحٍ إلاّ قَد عَمِلتُهُ ، فهَل لِي مِن تَوبَةٍ ؟ فقالَ لهُ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : فهَل مِن والِدَيكَ أحَدٌ حَيٌّ ؟ قالَ : أبي ، قالَ : فاذهَبْ فَبَرَّهُ . قالَ : فلَمّا ولّى ، قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لَو كانَت اُمُّهُ! ۲

۰.22670.عنه عليه السلام : أمّا حَقُّ اُمِّكَ فأن تَعلَمَ أنّها حَمَلَتكَ حَيثُ لا يَحتَمِلُ أحَدٌ أحَدا، و أعطَتكَ مِن ثَمَرَةِ قَلبِها ما لا يُعطي أحَدٌ أحَدا ، و وَقَتكَ بجَميعِ جَوارِحِها ، و لَم تُبالِ أن تَجوعَ و تُطعِمَكَ ، و تَعطَشَ و تَسقيَكَ ، و تَعرى و تَكسوَكَ ، و تَضحى و تُظِلَّكَ ، وَ تهجُرَ النَّومَ لأجلِكَ ، و وَقَتكَ الحَرَّ و البَردَ ، لِتَكونَ لَها ، فإنّكَ لا تُطيقُ شُكرَها إلاّ بِعَونِ اللّه ِ و تَوفيقِهِ . ۳

۰.22668.كنز العمّال : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : در بهشت بودم كه ناگاه صداى قارى اى را شنيدم. پرسيدم: اين كيست؟ گفتند:حارثة بن نعمان. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اين است نتيجه نيكى، اين است نتيجه نيكى، او نيكو كارترين مردم نسبت به مادرش بود.

۰.22669.امام زين العابدين عليه السلام : مردى خدمت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد به ايشان عرض كرد: هيچ كار زشتى نيست كه نكرده باشم. آيا راه توبه و بازگشت برايم وجود دارد؟ حضرت فرمود : آيا از پدر و مادرت كسى زنده هست؟ عرض كردم: پدرم. فرمود: برو و به او نيكى كن. وقتى آن مرد رفت، رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كاش مادرش مى بود!

۰.22670.امام زين العابدين عليه السلام : و امّا حقّ مادرت بر تو ، اين است كه بدانى او تو را در جايى حمل كرده است كه هيچ كس ديگرى را حمل نمى كند و از ميوه دلش، آن به تو داد كه احدى به ديگرى نمى دهد و تو را با تمام اعضايش حفظ كرد و اهميتى نمى داد كه خود گرسنه باشد، اما تو سير باشى و خود تشنه باشد، اما تو را سيراب كند و خود برهنه باشد، اما تو را بپوشاند و خود در زير آفتاب باشد، اما تو را سايه افكند و به خاطر تو خواب را بر خود حرام سازد و از گرما و سرما نگاهت دارد، تا تو را داشته باشد و از دست ندهد. بنا بر اين، تو جز با كمك و توفيق الهى، از پس قدردانى او بر نمى آيى.

1.كنز العمّال : ۴۵۹۳۷.

2.بحار الأنوار : ۷۴/۸۲/۸۸.

3.بحار الأنوار : ۷۴/۶/۱.

صفحه از 503