ستايش نامه علامه مجلسي - صفحه 561

منسوب است كه شهرى است در بحرين . ابن بطوطه هم «قَطيف» را كه جزئى از بحرين بوده ، به عنوان پايگاه «رافضه غُلات» ياد كرده و مى گويد كه اهل آن ، از هيچ كس پروا نمى كنند و «رَفض» خود را آشكار مى سازند و مؤذّنِ ايشان ، پس از شهادتين ، «أشهد أنّ عليّاً ولىّ اللّه » ، وپس از حيّعلتين ، «حىّ على خير العمل» مى گويد . ۱
رؤياى جالبى هم از شيخ حسين بن عبد الصمد ، پدر شيخ بهايى رحمه الله ، نقل مى كنند كه اگر مدلول صحيحى داشته باشد ، احتمالاً همانا چيرگى تقوا و طاعت بر مردم آن سامان است؛ چه ، مى گويند شيخ حسين بن عبد الصمد ، قصد داشت در مكّه مكرّمه مجاور باشد تا مرگش فرا رسد؛ ولى شبى در خواب ديد كه قيامت برپا شده و خداى ـ عزّوجلّ ـ امر نمود كه زمين بحرين ، آنچه دارد ، به سوى بهشت برفرازَد. پس ، از قصدِ مجاورت مكّه بازآمد و در بحرين مجاور گرديد تا در سال 984 ق ، در گذشت . ۲
گزيده اين كه سرزمين بحرين ، موطن و مسكن بسيارى از عالمان شيعه بوده و بسيارى از اديبان و فقيهان و محدّثان را در خود پرورده است. اى بسا عالمان بحرانى كه نامشان ، زينتْ بخش كتب طبقات اعلام و تراجم نامه هاى شيعى است و آثار قلمشان ، غَنافَزاىِ كارنامه پُربرگ و بار دانش و تحقيق طايفه؛ و از اين شمار است نويسنده ستايش نامه علاّمه مجلسى.

1.ر.ك: مع علماء النّجف الأشرف، محمّد جواد مغنية، بيروت، ۱۹۹۲م، ص ۶۹ـ۷۰.

2.همان، ص ۷۰.

صفحه از 581