توانگري - صفحه 529

3070

هُمُ الأخسَرونَ ، و رَبِّ الكَعبَةِ!

الكتاب :

ذَرْنِي وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِيدا * وَ جَعَلْتُ لَهُ مالاً مَمْدُودا * وَ بَنِينَ شُهُودا * وَ مَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِيدا * ثُمَّ يَطْمَعُ أنْ أزِيدَ * كَلاَّ إنَّهُ كانَ لاِياتِنا عَنِيدا * سَأُرْهِقُةُ صَعُودا» . ۱

الحديث :

۰.15471.عيسى عليه السلام : بِحَقٍّ أقولُ لَكُم : إنَّ أكنافَ السَّماءِ لَخاليَةٌ مِن الأغنياءِ ، و لَدُخولُ جَمَلٍ في سَمِّ الخِياطِ أيسَرُ مِن دُخولِ غَنيٍّ الجَنَّةَ . ۲

۰.15472.شرح نهج البلاغة : قد وَرَدَ في الأخبارِ الصَّحيحةِ أنَّ أبا ذَرٍّ قالَ : انتَهيتُ إلى رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله و هو جالِسٌ في ظِلّ الكعبَةِ ، فلمّا رَآنِي قالَ : هُمُ الأخسَرُونَ و رَبِّ الكعبَةِ ! فقلتُ : مَن هُم ؟ قالَ : هُمُ الأكثَرُونَ أموالاً ، إلاّ مَن قالَ : هكذا و هكذا مِن بينِ يدَيهِ و مِن خَلفِهِ و عن يَمينِهِ و عن شِمالِهِ ، و قليلٌ ما هُم، ما مِن صاحِبِ إبِلٍ و لا بَقَرٍ و لا غَنَمٍ لا يُؤَدِّي زكاتَها إلاّ جاءَت يَومَ القِيامَةِ أعظَمَ ما كانَت و أسمَنَهُ ، تَنطَحُهُ بِقرُونِها ، و تَطَؤهُ بأظلافِها ، كُلَّما نَفِدَت اُخراها عادَت علَيهِ اُولاها حتّى يَقضيَ اللّه ُ بينَ الناسِ . ۳

3070

به پروردگار كعبه قسم ، زيانكاران همانانند

قرآن :

«مرا وا گذار با آن كس كه خودم بتنهايى [او را ]آفريدم. و دارايى بسيار به او بخشيدم. و پسرانى آماده [به خدمت، ]دادم. و برايش [عيش خوش ]آماده كردم. باز [هم ]طمع دارد كه بيفزايم. ولى نه؛ زيرا او با آيات ما عناد مى ورزيد. بزودى او را به بالا رفتن از گردنه [عذاب ]وادار مى كنم».

حديث :

۰.15471.عيسى عليه السلام : حقيقتا برايتان مى گويم. كرانه هاى آسمان از توانگران تُهى است و داخل شدنِ اشترى (طنابى) به سوراخ سوزن آسانتر است از داخل شدن توانگر به بهشت.

۰.15472.شرح نهج البلاغة : در اخبار صحيح آمده است كه ابوذر گفت : به سوى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله كه در سايه كعبه نشسته بود، رفتم. چون مرا ديد، فرمود : به خداوند كعبه قسم همانان هستند زيانكاران! عرض كردم :
چه كسانى؟ فرمود : آنان كه مال و ثروت بيشترى دارند، مگر كسى كه از پيش رو و پشت سر و از چپ و از راست چنين و چنان (انفاق و بخشش) كند و اين افراد اندكند. هيچ شتردار و گاودار و گوسفند دارى نيست كه از پرداختن زكات آنها خوددارى ورزد،مگر اين كه روز قيامت بزرگترين و فربه ترين آن دامها بيايند و او را شاخ و لگد زنند و آخرين رأس آنها كه تمام شد، اوّلين آنها اين كار را از سر گيرد، تا آن گاه كه خداوند ميان مردم داورى كند.

1.المدّثر : ۱۱ ـ ۱۷.

2.بحار الأنوار : ۷۲/۵۵/۸۵.

3.شرح نهج البلاغة: ۱۹/۲۴۰.

صفحه از 532