19
نهج الذكر (ع-ف) ج1

امام صادق عليه السلام سپس اين آيه را تلاوت كرد : «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! خدا را ياد كنيد ، يادكردى بسيار ، و هر بام و شام ، او را تسبيح گوييد» و فرمود : خداوند عز و جلبراى آن ، حد و مرزى كه بِدان پايان پذيرد ، قرار نداد .
ج همچنين ج فرمود : پدرم بسيار ذكر مى گفت . من با ايشان راه مى رفتم و ايشان ، ذكر خدا مى گفت . با ايشان غذا مى خوردم و ايشان ، ذكر خدا مى گفت . گاه با مردم سخن مى گفت و در عين حال ، اين كار ، او را از ياد خدا باز نمى داشت . او را مى ديدم كه زبانش بر كامش چسبيده است و «لا إله إلّا اللّه » مى گويد . ما را جمع مى كرد و دستور مى داد ذكر بگوييم تا آن كه آفتاب ، طلوع مى كرد . به كسانى از ما كه قرآن خواندن بلد بودند ، دستور مى داد آن را قرائت كنند و به آنهايى كه قرائت بلد نبودند ، دستور مى داد ذكر بگويند .

معناى ذكر

حقيقت ذكر ، عبارت است از توجّه دل به آفريدگار جهان و احساس اين واقعيت كه جهان ، محضر خداست و انسان ، در حضور اوست ، و اين معنا تحقّق نمى يابد ، مگر با دو شرط : يكى معرفت حقيقى نسبت به خداوند متعال ، و ديگرى توجّه به او .
به بيان روشن تر ، تا انسان ، آفريدگار حقيقى جهان را نشناسد ، نمى تواند او را ياد كند . بنا بر اين ، كسانى كه چيزى غير از معبود حقيقى را عبادت مى كنند ، در واقع ، او را ياد نكرده اند ؛ بلكه پندار خود را ياد كرده اند :
«إِنْ هِىَ إِلَا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَ ءَابَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَـنٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَا الظَّنَّ وَ مَا تَهْوَى الْأَنفُسُ . 1 اين جبتانج ، جز نام هايى بيش نيستند كه شما و پدرانتان نام گذارى كرده ايد،

1.نجم : آيه ۲۳ .


نهج الذكر (ع-ف) ج1
18

هيچ كارى در نزد خداوند متعال ، محبوب تر ، و در رهانيدن بنده از هر گونه بدى ، در دنيا و آخرت ، مؤثّرتر از يادكرد خدا نيست .
بر اين اساس ، ياد خدا ، تنها عبادتى است كه در مقرّرات دينى ، حدّ و مرزى براى آن معيّن نشده ؛ بلكه در هر حال و در هر زمان و در هر مكانى مطلوب است و هر چه بيشتر ، بهتر :
قالَ الصّادِقُ عليه السلام : ما مِن شَى ءٍ إلّا و لَهُ حَدٌّ يَنتَهى إلَيهِ إلَا الذِّكرَ ؛ فَلَيسَ لَهُ حَدٌّ يَنتَهى إلَيهِ ، فَرَضَ اللّهُ عز و جل الفَرائِضَ فَمَن أدّاهُنَّ فَهُوَ حَدُّهُنَّ ، و شَهرَ رَمضانَ فَمَن صامَهُ فَهُوَ حَدُّهُ ، والحَجَّ فَمَن حَجَّ فَهُوَ حَدُّهُ ، إلَا الذِّكرَ ؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل لَم يَرضَ مِنه بِالقَليلِ ، و لَم يَجعَل لَهُ حَدّا يَنتَهى إلَيهِ . ثُمَّ تَلا هذِهِ الآيَةَ : «يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اذْكُرُواْ اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً» . 1 فَقالَ : لَم يَجعَلِ اللّهُ عز و جل لَهُ حَدّا يَنتَهى إِلَيهِ .
قالَ : و كانَ أبى عليه السلام كَثيرَ الذِّكرِ ، لَقَد كُنتُ أمشى مَعَهُ و إنَّهُ لَيَذكُرُ اللّهَ ، و آكُلُ مَعَهُ الطَّعامَ و إنَّهُ لَيَذكُرُ اللّهَ ، و لَقَد كانَ يُحَدِّثُ القَومَ و ما يَشغَلُهُ ذلِكَ عن ذِكرِ اللّهِ ، و كُنتُ أرى لِسانَهُ لازِقا بِحَنَكِهِ يَقولُ : لا إلهَ إلَا اللّهُ . و كانَ يَجمَعُنا فَيَأمُرُنا بِالذِّكرِ حَتّى تَطلُعَ الشَّمسُ . و يَأمُرُ بِالقِراءَةِ مَن كانَ يَقرَأُ مِنّا و مَن كانَ لا يَقرَأُ مِنّا أَمَرَهُ بِالذِّكرِ . 2

امام صادق عليه السلام فرمود: هيچ چيزى نيست ، مگر اين كه حدّ و نهايتى دارد كه بدان پايان مى پذيرد ، بجز ياد خدا كه آن را حد و پايانى نيست . خداوند ، فرايض (نمازهاى واجب) را قرار داد . پس هر كه آنها را به جا آورد ، اين خود ، حدّ آنهاست . ماه رمضان را قرار داد كه هر كس روزه آن را بگيرد ، اين ، حدّ آن است و حج را قرار داد كه هر كس حج بگزارد ، اين ، حدّ آن است ؛ مگر ياد خدا كه خداوند به اندكِ از آن ، رضايت نداده و براى آن ، مرزى كه به آن منتهى شود ، قرار نداده است .

1.احزاب : آيه ۴۱ و ۴۲ .

2.ر . ك : ص ۴۰ ح ۳۱ .

  • نام منبع :
    نهج الذكر (ع-ف) ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    افقی، رسول؛ شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 145920
صفحه از 552
پرینت  ارسال به