21
نهج الذكر (ع-ف) ج1

معنا كه شخص مؤمن ، بايد نفس خود را چنان تربيت كند كه ذكر ، مَلَكه او گردد ؛ يعنى ياد خدا به گونه اى در جانش نفوذ كند كه وقتى گناهى براى او پيش مى آيد ، ياد خدا مانع از انجام دادن آن شود و انواع ذكرها مقدّمه پيدايش اين حالت معنوى است .

انواع ذكر

ذكر ، گاه به اعتبار ابزارها و راه آن ، به : ذكر زبان ، ذكر قلب ، ذكر نفس ، ذكر روح ، ذكر عقل ، ذكر معرفت و ذكر سِرّ ، تقسيم مى شود . ۱ گاه نيز به اعتبار همراهى دل با زبان ، به : ذكر خالص ـ كه در آن ، قلب ، همراه زبان ذاكر است ـ و ذكر صارف ۲ ـ كه در آن ، ذاكر ، تنها ياد ديگران را نفى مى نمايد ؛ امّا ياد خدا در عمق دل وى وارد نمى گردد ـ ، تقسيم مى شود ۳ . گاه نيز به اعتبار موقعيت ذكر ، به : ياد خدا هنگام انجام دادن واجبات ، ياد خدا هنگام ترك محرّمات ، ياد خدا هنگام مصائب و مشكلات زندگى ، ياد خدا هنگام خشم ، ياد خدا هنگام شادى ۴ و ... تقسيم مى شود .
همچنين گاهى ذكر ، به اعتبار آگاهى ديگران از آن ، به : ذكر جَلى ۵ و ذكر

1.ر . ك : ص ۱۲۳ (هفت گونه ياد كردن) .

2.در بعضى نسخه ها به جاى «ذكر صارف» ، «ذكر صادق» آمده است و شارح مصباح الشريعة (عبد الرزّاق گيلانى) ، در مقام تبيين فرق ذكر خالص و ذكر صادق ، چنين گفته است : «ذكر الهى بر دو قِسم است : يكى ذكرِ خالص [ است ] كه به هيچ نحو ، مشوب به اَغراض نباشد ، نه دنيوى و نه اخروى و چنان كه به نطقِ ظاهر ، به ذكرِ او متنطّق است ، به نطقِ باطن هم به اوامر و نواهىِ او مُذعن و به عظمت و بزرگوارىِ او معتقد باشد . دوم ، ذكرِ صادق است . ذكر صادق ، آن است كه ذاكر ، خدا را به هر صفتى كه ذكر مى كند ، به مقتضاى او عمل كند ، مثل آن كه هر گاه ذكرش «يا كافِىَ المُهِمّات» باشد ، در هيچ مهمّى از مهمّات ، رجوع به غيرِ او نكند و كفايتِ كارهاىِ خود را به او وا گذارد ؛ و همچنين ساير اسما» (مصباح الشريعة : ص ۵۰) .

3.ر . ك : ص ۱۲۳ (ياد كردن خالص و ياد كردن صارف) .

4.ر . ك : ص ۱۲۱ (ياد كردن زبانى ، ياد كردن در ...) .

5.ر . ك : ص ۱۲۹ (ياد كردن آشكار) .


نهج الذكر (ع-ف) ج1
20

و خدا بر حقّانيت آنها هيچ دليلى نفرستاده است . آنان ، جز از گمان و آنچه كه دلخواهشان است ، پيروى نمى كنند » .
هنگامى كه انسان ، خداى حقيقى را شناخت و خود را در محضر او ديد ، نخستين اثر ياد خداوند متعال ، فرمانبرى از اوست . از اين رو ، هر چه معرفت انسان نسبت به آفريدگار خود بيشتر گردد و بيشتر به ياد او باشد ، اطاعتش از حضرت حق ، افزون تر مى شود .
بنا بر اين ، انجام دادن واجبات الهى و ترك محرّمات ، نشانه معرفتِ حقيقى و ذكر حقيقى است و كسى كه با زبان ذكر مى گويد ، ولى كردارش با گفتار او هماهنگ نيست ، غافل و ناسى (فراموشكار) شمرده مى شود ، نه ذاكر ؛ چنان كه از پيامبر خدا روايت شده است :
مَن أطاعَ اللّهَ فَقَد ذَكَرَ اللّهَ ، و إن قَلَّت صَلاتُهُ و صِيامُهُ و تِلاوَتُهُ . و مَن عَصَى اللّهَ فَقَد نَسِيَ اللّهَ ، و إن كَثُرَت صَلاتُهُ و صِيامُهُ و تِلاوَتُهُ لِلقُرآنِ . 1
كسى كه از خدا اطاعت كند ، در واقع او را ياد كرده است ، هر چند نماز و روزه و قرآن خواندنش اندك باشد ، و كسى كه خدا را نافرمانى كند ، در واقع ، خدا را فراموش كرده است ، هر چند نماز و روزه و تلاوت قرآنش بسيار باشد .
اين تفسير از ذكر ، روشن مى كند كه حقيقت ذكر ، توجّه قلبىِ برآمده از معرفت حقيقى خدا و همراه با مسئوليت شناسى است .

دشوارترين فريضه

نكته قابل تأمّل ، اين كه احاديث اهل بيت عليهم السلام ذكر را به مفهومى كه بيان شد ، دشوارترين فريضه اى مى دانند كه در هر حال ، انجام دادن آن ، لازم است ، ۲ بدين

1.ر . ك : ص ۱۰۸ ح ۱۶۶ .

2.ر . ك : ص ۱۰۹ (حقيقت ياد خدا) .

  • نام منبع :
    نهج الذكر (ع-ف) ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    افقی، رسول؛ شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 145836
صفحه از 552
پرینت  ارسال به