۴۰۸.امام على عليه السلامـ از سخن ايشان به هنگام تلاوت«در آن [ خانه ]ها هر بامداد و شامگاه ، او را نيايش مى كنند ؛ مردانى كه نه تجارت ، و نه داد و ستدى، آنان را از ياد خدا، به خود مشغول نمى دارد»ـ: خداوند پاك و بلندمرتبه ، ياد [خود] را جلا دهنده دل ها قرار داد . با ياد او دل هاى ناشنوا شنوا مى شوند و دل هاى نابينا بينا مى گردند و دل هاى ستيزه گر ، رام مى شوند .
۴۰۹.الكافىـ به نقل از صباح حذّاء ، از ابو اُسامه ـ: با امام صادق عليه السلام در سفرى همراه شدم ، به من فرمود : «[چيزى از قرآن] بخوان» .
من شروع به قرائت سوره اى از قرآن كردم . ايشان متأثّر شد و گريست . سپس فرمود : «اى ابو اُسامه! از دل هاى خود با ياد خداوند عز و جل مواظبت كنيد و مراقب نكته ۱ باشيد ؛ زيرا بارها (/ ساعاتى) ۲ بر دل مى گذرد كه نه ايمان در اوست و نه كفر ؛ همانند خِرقه كهنه يا استخوان پوسيده .
اى ابو اُسامه! آيا نه اين است كه گاه دلت را گم مى كنى و هيچ نيك و بدى با آن ياد نمى كنى و نمى دانى كجاست؟» .
گفتم : چرا . اين حالت به من دست مى دهد و به گمانم ، ديگران هم دچارش مى شوند .
فرمود : «آرى . هيچ كس از اين حالت ، خالى نيست . پس چون چنين شد ، خداى عز و جل را ياد كنيد و مراقب نكته باشيد ؛ زيرا هر گاه او خير بنده اى را بخواهد ، نكته ايمان ايجاد مى كند و هر گاه جز آن برايش بخواهد ، نكته جز آن ، ايجاد مى نمايد» .
گفتم : فدايت شوم ! مقصود از «جز آن» چيست ؟
فرمود : «هر گاه كفر بخواهد ، نكته كفر ايجاد مى كند» .