۴۷۲.إحياء علوم الدين :در اخبار داوود عليه السلام آمده است : خداى متعال به او وحى فرمود كه ... : «اى داوود! من ، دل هاى مشتاقان را از خشنودى خود آفريدم ، و آنها را از نور چهره ام برخوردار كردم ...» .
داوود عليه السلام گفت : بار پروردگارا ! از چه رو ، بدين مقام از تو دست يافتند؟
فرمود : «از نيك گمانى ، و دست شستن از دنيا و دنياخواهان ، و خلوت ها و راز و نيازهايشان با من . اين ، منزلتى است كه بدان نمى رسد ، مگر كسى كه دنيا و دنياخواهان را رها كند و هيچ ياد آن نكند و دلش را براى من ، خالى گرداند و مرا بر همه آفريدگانم برگزيند . در اين صورت است كه بدو روى مى كنم و جانش را [از ماسواى خود ]تهى مى سازم و پرده ميان خود و او را برمى دارم تا مرا چنان [عيان ]بيند كه بيننده با چشم خود ، چيزى را ببيند» .
9 / 24
مصونيت از اشتباه
۴۷۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند سبحان فرمود : «هر گاه بدانم كه بنده ام غالبا به ياد من است ، خواست او را به درخواست و راز و نياز با خودم منتقل مى كنم ، و هر گاه بنده ام چنين [همواره خواهان درخواست از من و راز و نياز با من] باشد ، اگر بخواهد اشتباه كند ، مانع اشتباه كردنش مى شوم . اينان ، اولياى حقيقى من اند . اينان ، پهلوانان حقيقى اند» .
ر . ك : ص 259 ح 471 .
9 / 25
فرود آمدن فرشتگان
۴۷۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند ، فرشتگانى دارد كه در گذرگاه ها در جستجوى اهل ذكر مى گردند و هر گاه گروهى را بينند كه ذكر خدا مى گويند ، صدا مى زنند كه : بياييد حاجتتان را بگيريد ، و با بال هاى خود ، آنان را تا آسمانِ زيرين درميان مى گيرند .
پروردگارشان ـ با آن كه خود از فرشتگان بهتر مى داند ـ از آنان مى پرسد : «بندگانم چه مى گويند؟» .
فرشتگان مى گويند : تو را به پاكى و بزرگى مى ستايند و سپاسَت مى گويند و تمجيدت مى كنند .
خداوند مى فرمايد : «آيا مرا ديده اند؟» .
فرشتگان مى گويند : به خدا سوگند كه تو را نديده اند!
خداوند مى فرمايد : «اگر مرا ديده بودند ، چه مى كردند؟» .
فرشتگان مى گويند : اگر تو را ديده بودند ، بيشتر بندگى ات مى كردند و بزرگت مى داشتند و تسبيحت مى گفتند .
خداوند مى فرمايد : «از من چه مى خواهند؟» .
[فرشتگان گويند :] از تو بهشت مى خواهند .
خداوند مى فرمايد : «آيا آن را ديده اند؟» .
فرشتگان مى گويند : نه ، به خدا سوگند ـ اى پروردگار ـ ، آن را نديده اند .
خداوند مى فرمايد : «پس اگر آن را ديده بودند ، چه مى كردند؟» .
فرشتگان مى گويند : اگر آن را ديده بودند ، به آن ، آزمندتر و طالب تر و راغب تر مى بودند .
خداوند مى فرمايد : «از چه پناه مى برند؟» .
فرشتگان مى گويند : از آتشِ دوزخ .
خداوند مى فرمايد : «آيا آن را ديده اند؟» .
فرشتگان مى گويند : نه به خدا سوگند ـ اى پروردگار ـ ، آن را نديده اند .
خداوند مى فرمايد : «پس اگر آن را ديده بودند ، چه مى كردند؟» .
فرشتگان مى گويند : اگر آن را ديده بودند ، از آن گريزان تر و بيمناك تر مى بودند .
خداوند مى فرمايد : «پس ، گواه باشيد كه آنان را آمرزيدم» .
فرشته اى از فرشتگان مى گويد : در ميان ايشان ، فلانى است كه از آنان نيست ؛ بلكه براى حاجتى آمده است .
خداوند مى فرمايد : «آنان ، همنشين اند و به بركت آنان ، همنشينشان ، محروم نمى شوند» .