425
نهج الذكر (ع-ف) ج1

از سوره شمرده مى شده است و امّت ، با آن ، اين گونه رفتار مى كرده اند و بدان ، باور قلبى داشته اند. به همين دليل ، زمانى كه معاويه آن را جدر ذو قارج ترك كرد ، مهاجران و انصار گفتند : «او از نماز ، دزديده است» و معاويه هم دليلى بر اين كه بسمله جزئى از سوره نيست ، نياورد ؛ بلكه نمازش را اعاده كرد و اين بار بسم اللّه گفت ، و يا در بقيّه نمازش به آن ، پايبندى نشان داد . در صورتى كه اگر در آن روز ، قولى در خصوص اين كه بسمله جزئى از سوره نيست ، وجود مى داشت ، قطعا معاويه به آن احتجاج مى كرد ؛ امّا چنين قولى بعدها ساخته شد تا عمل معاويه و ديگر امويان امثال او كه با وجود روشن شدن راه از بيراهه ، همچنان از او پيروى كردند ، توجيه گردد . ۱

4 . ستيز اهل بيت عليهم السلام با اين بدعت

از احاديث اهل بيت عليهم السلام به روشنى برمى آيد كه آنان براى اداى تكليف خود در تبيين احكام الهى و نيز براى حراست از سنّت نبوى صلى الله عليه و آله و ستيز با بدعت حذف بسمله و يا اخفات (آهسته گفتنِ) آن ، بر بيان حكم واقعى آن ، تأكيد و اصرار مضاعفى داشته اند . در اين جهت ، آنان ، جهر به «بسم اللّه الرحمن الرحيم» را به عنوان يكى از شعارهاى اهل بيت عليهم السلام و پيروانشان برشمردند ؛ بلكه وضوح سنّت بودن جهر به بسمله را (در مقابل بدعت حذف يا اخفات آن) ، در حدّ وضوح حرمت خمر و باطل بودن مسح بر كفش (به جاى مسح بر پا) دانستند و تقيّه را در اين موارد ، روا نشمردند . ۲

1.الغدير : ج ۱۰ ص ۲۰۱ .

2.امام صادق عليه السلام مى فرمايد : «التقيّة دينى و دين آبائى، إلّا فى ثلاث : فى شرب المسكر ، والمسح على الخفّين ، وترك الجهر ببسم اللّه الرحمن الرحيم ؛ تقيّه كردن ، آيين من و آيين پدرانم است ؛ مگر در سه چيز : در نوشيدن شراب ، مسح كردن [ هنگام وضو ] بر كفش ها ، و تركِ بلند خواندن بسم اللّه الرحمن الرحيم [ در نماز ]» (دعائم الإسلام : ج ۱ ص ۱۱۰) .


نهج الذكر (ع-ف) ج1
424

ملاحظه مى كنيد كه با حذف «بسم اللّه الرحمن الرحيم» از سوره هاى نماز ، صحابيان و تابعيان ، فرياد بر مى آورند . اين ، نشانگر آن است كه علاوه بر اين كه جزئيت «بسم اللّه الرحمن الرحيم» براى سوره حمد و ديگر سوره ها از مسلّمات در نزد صحابيان بوده است، جهر به آن نيز از سنّت مستمر شمرده مى شده است؛ زيرا اگر خلفاى پيشين نيز پايبند به جهر به بسمله نبودند ، معاويه با چنان اعتراضى عمومى روبه رو نمى شد و هم بهانه اى براى توجيه عمل خود داشت .

3 . دگرگونى سنّت جهر به «بسمله»

مطابق نقل محدّثان شيعه و اهل سنّت، التزام به جهر به بسمله تا اوايل زمان حكومت بنى اميّه ادامه داشت و اين بدعت در زمان حكومت سلاطين اموى پيدا شد . نخستين كسى كه سنّت جهر به بسمله را به اخفات تغيير داد، عمرو بن سعيد بن عاص ، حاكم اموى مدينه بود .
بيهقى از زُهْرى نقل مى كند كه :
از سنّت نماز ، اين بود كه «بسم اللّه الرحمن الرحيم» قرائت شود و نخستين كسى كه بسم اللّه الرحمن الرحيم را آهسته خواند ، عمرو بن سعيد بن عاص ، حاكم مدينه بود . او فردى خجالتى بود . ۱
البتّه چنان كه از روايت شافعى و دارقُطْنى و بيهقى دانستيد، نخستين كسى كه اقدام به ترك «بسم اللّه الرحمن الرحيم» در نماز كرد ، معاويه بود ؛ ولى پس از مواجهه با اعتراض عمومى صحابيان و تابعيان مدينه، عقب نشينى نمود؛ ليكن اين سياست ، توسّط زمامداران و حاكمان اموى ادامه يافت .
علّامه امينى ، پس از نقل خبر بالا مى گويد :
اين احاديث ، نشان مى دهند كه از زمان نزول قرآن ، بسمله همچنان جزئى

1.الدرّ المنثور : ج ۱ ص ۲۰ .

  • نام منبع :
    نهج الذكر (ع-ف) ج1
    سایر پدیدآورندگان :
    افقی، رسول؛ شیخی، حمیدرضا
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 145621
صفحه از 552
پرینت  ارسال به