دارند كه با يك شمارش ساده ، مى توان فزونىِ آنها را بر احاديث قول ديگر ، نشان داد . افزون بر اين ، اسناد احاديث دالّ بر قول مشهور ، در مقايسه با احاديث ديگر ، از قوّت بيشترى برخوردار است و از اين رو ، حتّى اگر اين دو دسته احاديث مختلف را با هم متعارض بدانيم ـ كه خواهيم گفت چنين نيست ـ ، باز هم بنا به شهرت روايى و قوّت سندى ، ترجيح با قول مشهور خواهد بود . ۱
نظريه دوم : تقديم تسبيح بر تحميد
دليل اين قول ، آن است كه برخى فقيهان متقدّم ، مانند شيخ صدوق و پدرش ، ابن جُنَيد وشيخ طوسى (در برخى از كتاب هايش) ، به گاه بيان كيفيت تسبيحات فاطمه زهرا عليهاالسلام تسبيح را بر تحميد ، مقدّم كرده اند ۲ و چون اين فقيهان به روزگار ائمّه عليهم السلام نزديك بوده و خودْ محدّث نيز بوده اند ، مى توان قول آنان را ردّى بر قول مشهور دانست .
در پاسخ به اين گفته ، مى توانيم تصريح شيخ صدوق و شيخ طوسى را بياوريم كه آنان ، هر دو شكل ترتيب مشهور و غير مشهور را جايز دانسته اند و مقصودشان از ذكر ترتيب غير مشهور ، آن بوده است كه بگويند ترتيب مشهور ، لازم الرعايه و انحصارى نيست و هر دو كيفيت ، مشروع و مطابق با سنّت است .
برخى فقيهان متأخّر ، مانند صاحب جواهر نيز اين نظر را دارند و حتّى آن را به علّامه حلّى و فيض كاشانى نيز نسبت داده اند . ۳
1.شيخ يوسف محدّث بحرانى براى تقويت نظريه مشهور ، به دليل ديگرى نيز تمسّك كرده كه خالى از ضعف نيست (ر. ك : جواهر الكلام : ج ۱۰ ص ۴۰۲ ) .
2.الفقه المنسوب للإمام الرضا عليه السلام : ص ۱۱۵ ، الهداية : ص ۱۴۱ ، الاقتصاد : ص ۲۶۴ . نيز ، ر.ك : المختلف : ج ۲ ص ۱۸۲ ، المبسوط : ج ۱ ص ۱۱۷ .
3.جواهر الكلام : ج ۱۰ ص ۴۰۴ .